دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

عرفان و منطق

برای حصول معرفت دو راه هست که  می توان به ترتیب آن ها را عقل و شهود نامید. 

خ

از نظر عرفا شهود، در مقابل دانش استدلالی و تحلیلی است یعنی نحوه ای از حکمت ، که ناگهانی و نافذ و مرد افکن است . درست به خلاف تحقیق کند و اشتباه آمیز علم که در کل بر حواس تکیه دارد.  

خ

حاصل نخستین و بلا واسطه لحظه شهود ، اعتقاد به امکان نحوه ای از معرفت است که می توان آن را مکاشفه یا الهام یا اشراق نامید به خلاف احساس و استدلال و تجزیه و تحلیل که گاهی ما را در وادی جهل و وهم سرگردان می سازند. 

خ

شهود همراه با یقینی است که در عقل نیست . در لحظه شهود شک کردن در حقیقت آن تقریباً محال است . اما اگر بر اثر تحقیق معلوم شد که قوه شهود هم دست کم به اندازه عقل در معرض خطاست ، یقین ذهنی قوی تر آن عیب آن خواهد شد ، یعنی آن را فریبنده تر خواهد ساخت .  

خ

یکی از قابل توجه ترین موارد شهود ، دانشی است که مردم گمان می کنند درباره معشوق خود دارند اینجا به نظر می رسد که دیوار میان اشخاص شفاف می شود . با این همه در این زمینه هم فریبکاری با توفیق تمام متداول است و حتی اگر فریب عمدی در کار نباشد قاعدتاً و به تجربه می فهمیم که آن دانش فرضی موهوم بوده و روش کند و کورمال عقل در نهایت امر بیشتر شایان اعتماد است . 

خ

شهود در حقیقت یکی از جلوه های رشد غریزه است و مانند همه غرایز در محیط آشنایی که عادات حیوان مورد بحث را پدید آورده خیلی هم شایان تحسین است اما همین که محیط طوری تغییر کند که مستلزم یک نحوه عمل خلاف عادت باشد شهود پاک درمانده می شود. 

خ

اعتقاد به واقعیتی غیر از آنچه بر حواس ما ظاهر می شود در بعضی از احوال روحی پدید می آید و این سرچشمه بسیاری از اعتقادات مابعد طبیعی است مادام که چنین حالی هست نیازی به منطق احساس نمی شوداما وقتی شدت و حدت احساس یقین از میان می رود آدمی که عادت به استدلال دارد در جستجوی مبانی عقیده ای در خود سراغ گرفته  بر می آید . اما دیگر ، روح جستجو گری در میان نیست چون آن عقیده اکنون موجود است و آن آدم هر مبنای متناقضی  را که پیدا شود با آغوش باز می پذیرد . 

خ

شهود نسنجیده و نیازموده برای احراز حقیقت کافی نیست هر چند بسیاری از حقایق مهم ابتدا به این صورت تجلی کرده اند . غریزه هم مانند سایر قوای بشر در معرض خطاست هر چند کسانی که عقلشان ضعیف است حاضر نیستند این  را در مورد خودشان بپذیرند. تنها جایی که غریزه کمتر در معرض خطاست صرفاً  امور عملی مانند تنازع بقاست . 

خ

با این همه  در مسلک عرفان حکمتی یافت می شود که از هیچ راه دیگری بدست نمی آید  البته تنها اگر ضبط و سلطه کافی بر اندیشه خود داشته باشیم . در این صورت جستجوی کند و احتیاط آمیز علم  در تقابل با یقین برق آسای عرفان ، به نظر نخواهد آمد. 

خ

علم و عقل مقابله ای با غریزه و شهود ندارند اما در تقابل با اتکای کور کورانه بر جنبه های جالب توجه شهود و غریزه اند. 

خ

از مقاله " عرفان و منطق " نوشته برتراند راسل و ترجمه نجف دریا بندری

دیوارها برای چه کسی بالا می روند ؟

ساخته شدن هر دیواری با گذاشتن اولین آجرها شروع می شود .

گذاشتن شرط التزام عملی به ولایت فقیه ، برای هر گونه فعالیت رسمی در این کشور ، یکی از اولین آجرها بود و اکنون معنای آن  از زبان قدرت این گونه تفسیر می شود : 

خ

ولایت فقیه به معناى حاکمیت مجتهد جامع‌الشرایط در عصر غیبت است و شعبه‌اى است از ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) که همان ولایت رسول الله (صلى الله علیه وآله) مى‌‌باشد و همین که از دستورات حکومتى ولى امر مسلمین اطاعت کنید، نشانگر التزام کامل به آن است. 

خ

و حتی چگونگی التزام به آن آموزش هم داده می شود. 

خ

این در حالیست که حتی از نگاه معتقدان به ولایت فقیه  اجماع تمام مقدسات در یک انسان عادی ممکن نیست و ولی فقیه با احراز شرایط علمی و عملی فراوان ، فقط در حوزه اجرایی می تواند نسبت به تقدم یا تاخر اجرای احکام شرعی آن هم به جهت مصالح مردم رای دهد. 

خ

معلوم نیست انسانی که این گونه خود را معادل منابع لایزال قدسی می داند آیا  هیچ حقی برای نظارت و محدود کردن خود را به رسمیت می شناسد یا خیر ؟ و اگر قدرت به چنین تمامیتی برسد چه خواهد شد ؟ 

خ

اما قدرت قدرتمندان هرگز نشات گرفته از امتیازات بالاتر یا ارزش های روحی والاتر یا بدلیل فهم بیشتر از حقیقت یا حکمت نبوده است اگر چه قدرتمندان همیشه کوشیده اند چنین ادعایی را مطرح کنند . قدرت قدرتمندان همیشه صرفاً ناشی از نیروی غالبشان بوده است ، نیرویی که معمولاً مبتنی بر شمار زیردستان و قدرت سلاحهایشان و توانایی شان برای سازماندهی است . 

خ

دیواری ، در اطرافمان در حال بالا رفتن است که  روز بروز عرصه را بر هر گونه فعالیت فکری تنگ می کند . افراد فارغ از آنچه در درون دارند ناگزیرند خود را با الگوی رسمی وفق دهند.  فضایی که در آن جان و ذهن انسان  ها حرکت می کند دائماً تنگ تر و تنگ تر می شود.

اگر شیرینی تنهایی را بچشی از خودت هم بگریزی...

زمانی طولانی از روز را در محیط کار می گذرانم حدود هشت ساعت در روز ... آن هم در حالی که دیگر مفاهیمی مثل خدمت کردن و مفید واقع شدن برای اجتماع  و بکار گرفتن آموخته هایم و داشتن ارتباط با اجتماع خیلی وقت است  برایم رنگ باخته اند . حالا کار کردن فقط برای زندگی کردن است .

اما همین کار کردن بتدریج و طوری که نفهمیدم کی ،  تبدیل شده به مانعی برای  زندگی کردنم. 

چرا ؟ چون در کنارش بیشتر وظایف تاریخی زنان را هم بعهده دارم . همسری و مادری و دختری و خانه داری و ... هرچه دنبال عقربه های ساعت می دوم از بیست و چهار ساعت شبانه روز باز هم کم می آورم .  

با کم خوابیدن و ضرب و زور بین این همه فشردگی جایی باز می کنم برای کارهایی که دوست دارم اما گاهی فشردگی این قدر زیاد می شود که خودم و علاقه هایم زیرش له می شویم .

و من می ترسم از این فرسودگی و تکرار خودم  ...

آنچه باید باشیم !

هیچ می دانید که در متن قانون گسترش راهکارهای اجرایی عفاف و حجاب ، مصوب دی ماه 1384 حدود پانصدو پنجاه و شش وظیفه اجرایی برای بیست و شش نهاد و وزارتخانه تعریف شده است ؟ این ها مشتی از خروار خروار کار کارشناسی حضرات در شورای عالی انقلاب فرهنگی است.  

ع

وزارت کار و امور اجتماعی

-      ایجاد فضای مناسب برای کارکنان و برداشتن زمینه های اختلاط زن و مرد در محیط های کاری توسط کارفرمایان        خ خ

-      انجام تبلیغات و تهیه بروشور و اطلاعیه برای جلوگیری از بی بند وباری در محیط های کاری توسط وزارتخانه    

      خ

      وزارت راه و ترابری

-     کنترل  شرکت های حمل و نقل و پایانه های کشور سازمان هواپیمایی و شرکت راه آهن  به منظور تعمیم فرهنگ عفاف در اماکن تحت پوشش        خ

-      نصب تابلو های راهنما در ایستگاههای راه آهن ، فرودگاهها و جاده ها با محوریت عفاف و حجاب 

      خ

      وزارت آموزش و پرورش

-     محرم سازی محیط های آموزشی و پرورشی و اداری به منظور بروز نیازهای دختران ،  برای جلوگیری از خود نمایی آنها در مجامع عمومی        خ

-     در نظر گرفتن امتیازاتی برای دانش آموزانی که پوشش اسلامی را رعایت می کنند  

      خ

      وزارت بازرگانی  

-     حمایت کامل و همه جانبه از واحد های تولیدی چادر و پارچه چادری        خ

-    تهیه احکام شرعی مرتبط با اصناف و آموزش آنها به اصناف هنگام صدور مجوز فعالیت   

      خ

        وزارت ارتباطات و فناوری

-     مسدود کردن سایت های غیر اخلاقی و ضد حجاب و تاکید بر فیلترینگ هوشمند برای جلو گیری از افزایش بی بند و باری در جامعه        خ

-     ارائه نرم افزار های ارزان مرتبط با فرهنگ حجاب و عفاف   

      خ        ج

        وزارت مسکن و شهر سازی

-    رعایت موازین شرعی به لحاظ عدم دید داشتن ورودی خانه ها و در ورودی آپارتمان ها    

-    اختصاص واحد مسکونی به ائمه جماعت و طلاب علوم دینی در مجتمع های بزرگ مسکونی به منظور ترویج فرهنگ و معارف اسلامی   

      خ

        وزارت بهداشت

-     نظارت بیشتر بر بیمارستانها به منظور ترویج فرهنگ حجاب و رعایت آن درباره زنان بیمار  خ

-    طراحی مبلمان اداری در ساختمان های بیمارستان ها و دانشگاهها بر اساس حفظ حدود حریم شرعی بین کارمندان زن و مرد و پرهیز از بکار گیری معماری open که موجب رعایت نکردن حریم های اخلاقی بین کارمندان زن و مرد می شود.  

      خ

        سازمان میراث فرهنگی و گردشگری    

   -  اختصاص آموزش های لازم مرتبط با حجاب و عفاف  به هتلداران و گروه های گردشگری  خ

   -  برنامه ریزی در خصوص محدود سازی عزیمت گردشگران ایرانی به مراکز و مناطق غیر اخلاقی خارج از کشور  

      خ

و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ....

باز توانی !

-  به لطف تحریم و انزوای صنعتی که روز بروز بیشتر دچارش می شویم  هر دو سه سالی یکبار ناچاریم بیشتر مدارک و مستندات فنی شرکت را عوض کنیم . بعد از اینکه شرکتهای آلمانی با سابقه نزدیک به نیم قرن همکاری و شرکتهای ژاپنی و اسپانیایی ها  و حتی تایوانی های تحت لیسانس آمریکا محترمانه عذرمان را خواستند به یک شرکت چینی پناه برده ایم که البته بیشتر واسطه و دلال  تکنولوژی است .   

.

-  هفته پیش چهار روز در یک دوره آموزشی مربوط به همانها  شرکت داشتم . حدس می زنید داغ ترین بحث جاری  بین  شرکت کنندگان در دوره که از همه جای ایران به تهران آمده بودند در لابی های سازمان و زمانهای استراحت  چه بود ؟

بله . بررسی امکان های ساده ترین و سهل ترین راههای مهاجرت !   

جالب بود ده  پانزده نفری که فرم های جدید ویزای شغلی اداره مهاجرت کانادا را پر کردیم همان جا و با ایمیل خبردار شدیم که امتیاز لازم را داریم و می توانیم اقدام کنیم .   

.

-  بعد از ده روز ، دوباره برگشتن سرکاری که هر چه بیشتر درباره اش می دانی  بیشتر ازش دور می شوی کار آسانی نیست . سخت است که غیر از چند همکار هیچ دلبستگی به محیط کارت نداشته باشی .