عملکرد دستگاه ملی زنان در ایران که از دفتر امور زنان در دوران سازندگی به مرکز امور مشارکت زنان در دوران اصلاحات و مرکز امور خانواده و زنان در دوران اصولگرایی و مهرورزی تغییر نام داده است در هشت سال اخیر در ده محور زیر قابل بررسی است . مرور این کارنامه در کنار وعده های انتخاباتی ریاست جمهوری آقای روحانی که در ایام تبلیغات تا سقف تشکیل وزارت زنان هم بالا رفت می تواند به تحلیل و بررسی امکان رهایی از وضع موجود بینجامد. تشکیل وزارت زنان موافقان و مخالفانی دارد که دلایل بحث انگیز خود را دارند. ابتدا نگاهی به کارنامه :
- در پی هشدارها در مورد کاهش جمعیت ، اولین اقدام حذف بودجه کنترل جمعیت بود. اولین پیامد این کار احتمال افزایش مرگ و میر زنان هنگام زایمان و سقط جنین است چرا که این بودجه بیشتر حافظ سلامت زنان خانواده های محروم بوده است .
- مرخصی زایمان زنان از شش ماه به نه ماه افزایش یافت . اگر چه این کار برای سلامت مادر و فرزند مفید است اما ممکن است فرصت های اشتغال کمتری را نصیب زنان کند ضمن اینکه چنین فرصتی در اختیار زنان کارمند و کارگر غیر دولتی نمی شود.
- در راستای تشویق زنان به فرزند آوری ، کاهش ساعات کاری و فراهم کردن امکان دورکاری زنان و استخدام نیمه وقت زنان مطرح شد علاوه بر نگرانی در مورد نوع کار ، طبیعی است که مراکر دولتی و خصوصی اولویت استخدام خود را به کارمندان مرد خواهند داد.
- دختران امکان انتخاب رشته در 77 رشته دانشگاهی در 36 دانشگاه را از دست دادند .
- ارائه گذرنامه به دختران مجرد محدود شد و آنان برای گرفتن گذرنامه و پس ازآن طی اصلاحیه ای برای خروج از کشور ملزم به کسب اجازه از ولی قهری یا حاکم شرع شدند .
- لایحه حمایت از خانواده پس از کشاکش بسیار بالاخره در شورای نگهبان تصویب شد .اگر چه با فشار افکار عمومی و فعالان ، ماده 23 که مردان را برای ازدواج مجدد بی نیاز از اجازه زنان می کرد حذف شد اما این به معنی حذف تعدد زوجات از قوانین ایران نیست . ضمن اینکه این قانون برای ازدواج کودکان دختر سکوت کرده است .
- ضمانت اجرایی پرداخت مهریه بیش از 110 سکه حذف شد. در واقع در غیاب حق طلاق برابر برای زن ، در حالی که مرد می تواند هر وقت خواست زنش را طلاق دهد ، این قانون محدود کردن یکجانبه حقوق زن است .
- وعده بیمه زنان خانه دار از دولت اصلاحات طرح شده ولی هیج گاه به انجام نرسید و عملیاتی نگردید.
- تصویب قانونی برای پرداخت ما بقی نرخ دیه زن از صندوق خسارات بیمه این شبهه را بوجود آورد که دیه زن و مرد برابر شده است آن هم فقط در تصادفات و حوادث غیر عمد..
- لایحه تامین امنیت زنان در جهت حمایت از زنانی که بیشتر در معرض آسیب قرار دارند مانند زنان معلول ، کم توان و مهاجر است و هم چنین جرم انگاشتن آزارهای شوهر که منجر به خودسوزی و خودکشی می شود اگر چه امید است در کاهش خشونت های اقتصادی و روانی و جسمی موثر واقع شود اما سالهاست در هزار توی دالان تصویب در دولت مانده است .
اکنون با این ملاحظات ، لازم است ارزشها ، هنجار ها اعتقادات و نظام حقوقی ، ارکان و سازمانهای حکومتی نظام های تصمیم گیرنده و سیاست گذار نسبت به ضرورت برابری فرصت ها ، امکانات و عدالت جنسیتی حساس شوند و مشارکت فعال زنان و کنترل آنان بر منابع باید همپای مردان دیده شود و به توانمندی زنان منجر شود . به زنان به چشم موجودی وابسته ، طفیلی ، درجه دو ، ضعیف ، مطیع و فرمانبر محض ، آسیب پذیر و نفقه بگیر پدر و شوهر و دولت نگاه نشود و مسائل زنان به زنان سرپرست خانوار و خانه دار تقلیل نیابد . در غیر این صورت اگر قرار است با تغییر نام و عنوان و حتی سطح تشکیلات اتفاق چندانی در زندگی زنان ایرانی نیفتد و در بروی همان پاشنه بچرخد چه فرقی می کند این عنوان وزارت خانه باشد یا مرکز باشد یا دفتر یا سازمان ؟
مرجع کد تقلب ، ترینر ، تریلر ، کرک ، عکس و ... بازی های رایانه ای .
www.pctrainer.ir
نامه ی اسرار امیزی به نام شانس .
من این نامه را فقط برای کسانی می فرستم که دوستشان دارم .
سلام میدونم که کاملاً فکر میکنید غیرعقلانیه، ولی چیزی رو که می بینین نمی تونین انکار کنین!! شاید فقط و فقط نتیجه، حاصل انرژی مثبت میلیونها آدمی باشه که انرژیشون رو بدرقه این نامه کردن...دوستان لطفاً این متن رو تا انتها بخونید.یقینا شما قلباً قبول می کنید و این نامه رو شما هم ارسال می کنید.
" متن نامه " به نام صاحب شانس "دوست من، با نگاه به این نامه شما ابتدا به یاد خالق عشق باشید و این نامه را زمانی که دریافت می کنید به آنچه دوست دارید دست خواهید پیداکرد فکر کنید و کسی راکه دوست دارید ومیدانید گرفتار است برایش با قلبتان دعا کنید تا مشکلات او از طرف خدا به واسطه شما حل گردد و بعد یک اتفاقی که انتظارشرا می کشید و حتی تصورش را نمی کنید برایتان اتفاق خواهد افتاد. "با دعا برای آن دوست، برکت بیشتر برای شما خواهد رسید!" این یک راز است... راز بقاء انرژی... رازی که در فیزیک و متافیزیک به قانون بقاء انرژی شهرت یافته است....
این نامه از روی شانش برای خوش شانسی شما فرستاده شده است نسخه اصلی علیرغم اینکه مدعی می شوند درکشور انگلستان می باشد، در ونزوئلا نزد یک دختر دانشجوی مکانیک که نامش ماریا می باشد است و ارسال کننده اصلی آن ماریا می باشد و این نامه توسط یکی از مهندسین ایرانی که در یکی از پروژه های شرکت های ایرانی در آنجا مشغول به کار بود به صورت اتفاقی در یک ایمیل کاری از دوست و همکار ونزوئلائیش دریافت شد و او نیز به دوستان خود که تعداد زیادی از آنها نیز در ایران بودند ارسال کرد و دوست به دوست به دست شما رسیده است . این نامه تا کنون طبق اخبار رسمی ماکروسافت، از 15 ماه گذشته تا کنون 49 باردردنیا به 9 زبان چرخیده است. و افرادی که نامشان در این نامه هستند همه دارای هویت واقعی می باشند. شانس برای شما فرستاده شده است. شاید در دور بعد، نام شما هم به عنوان یکی ازاین افراد در این نامه قید شود. ظرف مدت کمتر از سه روز پس از دریافت ایننامه اخبار خوشی را دریافت خواهید نمود. این شوخی نیست. با ارسال آن شما خوش شانسی خواهید آورد. پول نفرستید، کپی ها رابرای اشخاص بفرستید که فکر میکنید به شانس احتیاج دارند. این نامه را نگه ندارید. این نامه باید ظرف مدت 96 ساعت ازدست شما خارج شود.
یک وکیل بلژیکی می گوید: "نود دو هزار یور بابت حق الوکاله ام دریافت نمود ولی احساس می کنم چون این زنجیر را شکستم آن را از دست دادم". درهمین حال در اسکاتلند یوهان کی می گوید: "به دلیل اینکه این نامه را به جریان انداختم 3 روز بعد توانستم در بزرگترین قرعه کشی هدیه بیمه عمر خود را قبل از موعد به ارزش یک میلیون دلار دریافت کنم". در ایران شخصی به نام شیما حیدری می گوید: "زمانی که این نامه به دستم رسید ابتدا زیاد توجهی نکردم. آن روزها من کمی نگران، کم حوصله و وضعیت مالی زیاد مناسبی هم نداشتم و زمانی که این نامه به دستم رسید، حدوداً اوایل ماه آگوست سال 2009 میلادی بود که بعد از مدت ها ایمیلم را باز کردم. زیاد توجهی نکردم اول ، امابعد که این نامه را خواندم برایم جالب بود. حتی تا اینقدر جالب بود که بار انرژی مثبت خاصی برایم داشت. من آن را برای کلیه دوستانم ارسال کردم و دو روز بعد از آن فکر بکر و نویی به سرم زد و اولین کاری که کردم رفتم یک DOMAIN به نام ثبت کردم. همین ایده و فکر که بعد از دریافت این نامه به ذهنم رسید، منتج به رونق خارق العاده به فعالیت های اقتصادی من شد که الان ارزش میلیونی بالایی دارد و حتی توانستم به خیلی از دوستانم نیز در این رابطه کمک شغلی و مالی کنم و من رو خیلی مشهور و ثروتمند کرد.
در این مورد خیلی افراد به این نسخه اعتقاد دارند و برایشان شانس آورده. تینو یک نقاش معروف محلی هلندی می گوید: "من و شاگردانم آرزو می کنیم یکبار دیگر این نامه به دست ما بصورت اتفاقی برسد. چون یکبار که رسید این کار شانس بالایی برای ما داشت و توانستیم از این راه با خیلی از آدمها در مورد کارمان دوست بشویم". این اتفاق برای شماهم خواهد افتاد به شرط آنکه شما هم به نوبه خود آن را برای دیگران، حداقل برای همه دوستانتان ارسال نمایید. حتماُ 20 کپی بفرستید و ببینید که ظرف مدت 4 روز چه اتفاقی می افتد. این زنجیره از ونزوئلا شروع شد و این نامه از مارایا پیگیری و به ژوهان مرد خیری در آمریکای شمالی نوشته است. او دانشجوی مهندسی مکانیک است و شاغل. ازآنجا که این کپی باید در سراسر جهان بگردد شما باید 20 کپی تهیه نموده و برای دوستان و همکارانتان بفرستید پس از چند روز شما یک سورپریز دریافت خواهید نمود. این یک حقیقت است حتی اگرشما یک شخص خرافاتی نباشید. حداقل به این باور داشته باشید که در آن نام ها و هویتهایی وجود دارد که قابل استناد و دسترسی بوده و می توان با آنها مکاتبه نمود که این موضوع را تصدیق کنند . پال سینگ کارمند اداری یک بانک در نپال این ایمیل رادریافت نموده ولی فراموش کرد که این نامه را باید ظرف مدت 96 ساعت ارسال کند. او شغلش را از دست داد کمی بعد نامه را پیدا کرد و 200 کپی ایمیل ارسال نمود وظرف مدت چند روز شغل بهتری بدست آورد.
بخوانید فقط پاک نکنید. دوست عزیزشما نیز میتوانید به جای کپی، این نامه را به 21 نفر از دوستانتان از طریق پست الکترونیکی ارسال کنید و شانس خود راامتحان کنید (یا کپی کنید و به 30 نفر که احتیاج دارند بدهید.) یک پزشک فرانسوی که دوست نداشت نامش عنوان گردد می گوید: "من هر بار که این نامه به دستم می رسد برای دوستانم مجدداً ارسال می کنم چون اعتقاد دارم خداوند هر چیزی را که وسیله خوبی قرار می دهد و در آن بدی وجود ندارد ما بندگان خوب باید به آن عمل کنیم". به یاد داشته باشید حتی اگر اعتقادی نداشته باشید این نامه بنا به دلایل خاص وعجیبی عمل می کند و برای شما بهترین چیزی را که در قلبتان آرزو می کنید به ثمر می آورد پس همین الان برای بیست نفر از دوستانتان ارسال کنید
امروز
خواهش می کنم به وبلاگ من و دخترم سر بزن و اگه از عکس دخترم که تو مسابقه ی نی نی شکمو شرکت کرده خوشت اومد لطف کن و کدش رو به شماره ای که نوشتم پیامک کن
پیشاپیش از لطفت ممنونم
قربان شما مامان پریا گلی
سلام .به نظر من نقدهای شما و برخی دوستان فمینیست دچار یک مشکل بزرگ ساختاری است که رسیدن به اهداف مد نظررا با اشکال مواجه می کند.مشکل اصلی نقد به وجه زنانه ایجاد شکاف نمادین در ساختار اجتماعی و نه نقد ریشه ای و رادیکال ساختار اجتماعی مردسالاره .وقتی می گوییم ساختار اجتماعی مردسالاره به این معنا نیست که تمام مردها از چنین ساختاری منتفع می شوند.ساختار اجتماعی نابرابر همواره به نفع جایگاهها و صاحبان و تکیه زنندگان بر آن جایگاهها عمل می کند و در این نفع بردن زن و مرد در لایه های بالاو ممتاز ساختار اجتماعی به یک اشتراک نفع می رسندو در لایه های پایین تر هم به تیع به یک اشتراک در زیان دیدن و نادیده گرفته شدن.فرق لایه های پایین جامعه در مواجهه با چنین نابرابری هایی این است که در لایه های فرودست و نادیده گرفته شده امکان ایجاد اشتراک و اتحاد حول منافع مشترک به مراتب سخت و دشوار است به چند دلیل مهم و از جمله آنها یکی فشار ساختاری گروهها و طبقات مسلط بر گروهها و طبقات تحت سلطه و درهم شکستن دائمی هرگونه تمرکز و بسیج اجتماعی و فرهنگی حول منافع مشترک ،ونیز بیگانگی فرودستان و سرکوب شدگان از یکدیگر و به دنبال آن مواجهه با هم به منظور دست یابی به منافع جزئی .به عبارت دیگر فراموشی کلیت عدالت اجتماعی و اقتصادی مساوی است با دنبال کردن چنین ایده ای در سطح خرد و مقابله با فضاهای خردی که در فرضی غلط به سرقت برنده ی حق و حقوق نادیده گرفته شده ی هر فرد و شخص است.فاشیزم از چنین حربه هایی برای ایجاد تمرکز در نقطه ی کانونی دولت و عدم تمرکز در اجتماع بهره ها برده است.پس هر بحث انتقادی صحیح می باید در کلیت خود به سرانجام برسد و هرگونه جداکردن آن از زمینه ای که انرا پدید آورده ،حفظ و تقویت می کند شکافی ساختاری را در دل جامعه ی فرودست نهادینه می کند که در آن هرکس حق خویش را در اولین و نزدیک ترین دیگری جزئی اش مطالبه می کند .زن در کنار مرد،مشتری/کاسب استاد/شاگرد و...،جامعه ی سرشار از تقابل های دوتایی در نهایت به دنبال پاسخ اثباتی از دولت می ماند که در ان نیروی پر توان این همه کینه توزی مفری برای خودش بیابد.از نظر من در فراموشی ساختار اجتماعی از سوی جنابعالی که در آن بردگی مرد میل به برده کردن زن را تشدید می کند می باید هم اولین پاسخها به نوشته تان (که از دغدغه هایی اصیل و واقعی بر می خیزد)سه کامنت بالا باشد.یکی در کسب و کار،دیگری در خرافات و سومی هم در ارائه ی سبک زندگی مبتذلی که طبقه ی متوسط ترویج اش را موجب افتخار و تمایز فرهنگی می داند.این سه کامنت ازپی هم اتفاق و استثنا نیست بلکه قاعده ی اصلی بیگانگی سوژه های سیاسی و اجتماعی از واقعیت عینی شان و مصیبتهای ناشی از آن است و شاید همین سه کامنت وادارم کرد چیزی بنویسم در امتداد نوشته ی شما.
سلام
کامنت های بالایی را به مثابه هرزنامه بودنشان پاک کرده بودم اما چون اشاره شما به آنها را دیدم بازیابی کردمشان تا واقعیت های پشت سرشان را باز نمایی کنند . در واقع لحظه ای هم خودم را سرزنش کردم که چرا بی توجه از کنارشان گذشته بودم .
اما درباره آنچه نوشته اید با آن که می پذیرم خلق دوگانه ها و دیگری ها برای هویت بخشیدن به خود واقعی است و بس . اما این دیگری ها را اکنون نمی توان بسادگی فرو گذاشت . آنها وجود یافته اند و باید دیگری بودن خودشان را بفهمند تا وادار به کنش شوند. به نظرم نقد های رادیکال در حوزه های اجتماعی اگر چه عمق بیشتری دارد اما همواره با همراه کردن سطح گسترده ای از لایه های اجتماع با خود ناتوان می ماند . این است که باید راهی در میانه جست . اگر شکافهایی که نام برده اید فعال نشوند کدام نیرو قادر به تغییر خواهد بود ؟
سلام، در دولتی که شعارش احقاق حقوق شهروندی است و دم از حقوق زنان و اقوام می زند باید منتظر تغییر و بهبود بود و به قول شما تحت لوای هر عنوانی که می خواهد باشد، زنان حق دارند به خواسته های آزادی و برابری خود بیاندیشند.
سلام
بله خوشبختانه در فضای بعد از اعلام نتایج ، گروههایی از زنان در بیان مطالبات شان فعال شده اند نفس این فعالیت ها مهم است و باید بیشتر شود .
سلام
1- من به جای عبارت کلی "زنان" میل دارم از "جنبش زنان" استفاده کنم.جنبشی که هدفش رفع تبعیض در همه ی جهات علیه همه ی زنان است.جنبش زنان یا باید چشم به الطاف دولت ها برای اعطای حقوق اش داشته باشد که بدون شک به دام این روند بیزار کننده ی فریبکاری و بازی با کلمات و واگذاری حق خود به کسانی که زن برای شان همان است که در پاراگراف آخر به آن اشاره کرده ای؛ می افتد یا با اتکا به توان فعالانش وزنه ی این جنبش را در توازن قوای اجتماعی بالا ببرد و هر روز گامی به پیش بردارد.ضمن این که تلاش برای مجاب ساختن "بالا" برای واگذاری حقوق زنان لازم است،نگاه ما باید بیشتر به توانمندی بدنه ی جنبش زنان و تشکل یابی آن از پایین برای به دست آوردن حقوقش باشد.
2- از محکوم کردن دولتها که بگذریم،چند درصد مردان جامعه ی ما حاضرند از حق عرفی و شرعی و قانونی خود در کنترل و تسلط بر همسران شان بگذرند؟چند درصد زنان چنین حقی را برای مردان قائل نیستند؟جز اقلیتی از قشر مرفه که وقت بسیار و اختیارات بیشتری در استفاده از امکانات شان دارند چند درصد زنان ما بدون همراهی و کمک مردان شان می توانند وقتی برای پرداختن به خود و توانمند کردن شان داشته باشند؟چند درصد مردان این همراهی را دریغ نمی کنند؟چند درصد زنان و مردان جامعه ی ما فکر می کنند که آسودگی و تکامل و لذت در برابری زن و مرد است نه در "در برابر" هم بودن شان؟آیا مردان ما می دانند که بودن زنی توانمند و آزاد در کنار آنها بیشتر از هر کسی به نفع انان است؟آیا زنان ما به جای پرداختن به امور مبتذل حاضرند برای توانمند شدن شان وقت و هزینه صرف کنند؟ و موارد و مثال های بی شماری که می شود اورد و اشاره کرد.باید بپذیریم که بسیار عقب افتاده و مرتجعیم.
3-در سوئد 16 ماه مرخصی با حقوق به پدر و مادری که بچه ای به دنیا می آورند می دهند.(من که فکر می کنم تا وضع مطلوب فاصله دارد)آیا فرصت های شغلی برای زنان در سوئد کمتر از لیبریا و گینه است که مرخصی زایمان ندارند؟دغدغه ات را کاملن می فهمم.ساز و کار بازدارنده ی تصرف موقعیت های شغلی زنان در بازار کاری که کارکنانش را به چشم ماشین تولید سود می بیند چیست؟واقعن اطلاع ندارم که ایا بخش خصوصی در جایی مثل سوئد انقدر خودسر هست که چنین حقی را برای کارکنانش قائل نباشد؟
سلام
این که خصوصاً در شرایط فعلی جامعه ایران می توان از کلمه جنبش برای فعالیت های زنان استفاده کرد یا نه خود موضوع بحث فعالان و علاقمندان این حوزه است . میدانیم که جنبش حداقل به گروهی متشکل با خواسته های مشترک نیاز مند است در سالهای 76 تا 84 چنین گروههایی در حال تکوین بود ولی در 8 سال اخیر هر چه بود به پشت پرده ها و آن سوی آبها منتقل شد.
هدف من هیچوقت متوقف ماندن در محکوم کردن دولتها نبوده است . ولی در کشوری مثل کشور ما که نهاد های مدنی و مطبوعات آزاد و رسانه های غیر دولتی فعال نیستند نقش دولت پر رنگ تر می شود .
کشورهای اسکاندیناوی بهشت اشتغال برای زنان هستند. فنلاند 14 وزیر زن در کابینه اش دارد ... پس مقایسه چندان درست نیست . اما من هم گفته ام که با مرخصی مخالف نیستم . حتی مرخصی های طولانی تر به شرطی که ساز و کارهایی برای از دست نرفتن امنیت شغلی زنان وجود داشته باشد و این مرخصی ها ابزاری برای راندن زنان از اجتماع به اندرون خانه نباشند.
سلام
سیاه نمایی نفرمایید خانم!
شما می بایست در این سال ها به این قابلیت دست پیدا می کردید که شب را چون ماست سفید ببینید و برعکس.
... ما به امید زنده ایم و امیدواریم شرایط بهتر شود
سلام
والا ما کاره ای نیستیم تقصیر این عینک دودی است ... اینو کی گذاشته رو چشمای من ؟
منم دلم نمیخواد رویاهامو ازم بگیرن همونطور که رویای مادرم رو ازش گرفتن(رویای او یه ادامه تحصیل ِ ساده بود)
نکته همین جاست . رویاهای ما ،ما را می سازند .
نوشته خوبی بود. مفید و لازم
بیانیه زنان برای وزای کابینه رو دیدی؟ به نظرم خیلی خوب بود.
سلاااام
چرا من نمی دونستم برگشتی به پرشین بلاگ ؟
آره دیدمش تحرک زنان بعد از اعلام نتایج انتخابات بیشتر شده است . به نظر من هم خیلی خوب است
جالب بود!
اجرای برابری فرصت ها و عدالت جنسیتی سخت هست ولی دست نیافتنی نیست،زنان مملکت ما باید خودشان را باور کنند تا دیگران انان را باور کنند.
البته که دست نیافتنی نیست و به باور خودشان بستگی دارد البته زنان دنیا بعد از چندین قرن تلاش و مبارزه هنوز نمی توانند از موقعیت کاملا برابر حرف بزنند
سلام علیکم
هر تساوی و برابری نشان عدالت نیست!!!
سلام
بله همان طور که هر نابرابری ولو به مدت طولانی برقرار بوده باشد موجه و مشروع و عقلانی نیست .
سلام
این مرخصی بعد از زایمان در کشورهای دیگر به چه میزان است؟
این جور مزایا بیشتر از این که نعمت باشد نقمت است و خطرناک... ایده پشت آن که خطرناک است...
سلام
جواب سوال تون مستلزم یک تحقیق حسابی است . من دقیقاً نمی دانم . شنیده ها می گویند در کشورهایی که شاخص های توسعه و رفاه بالایی دارند مرخصی ها بالاست .
آموزش هم زمان زنان و مردان جامعه ی آینده را نجات می دهد اگر فقط همین آموزش صحیح مقدور شود./برای نسلی که ما هستیم جنگیدن به معنای واقعی راه حل است.استقامت و تکرار و پیگیری مطالبات.
آفرین جوجه رنگی ... رمز همین هاست باضافه نوسازی و بروز کردن مطالبات
درباره مرخصی زایمان در سوئد میتونم بنویسم .. وقت لازم دارم و کمی تحقیق مستند تر.
فقط بی نظیر است...
فقط باید کارت قسمت امنیت شغلی مربوط به آن مرخصی ها را هم پوشش بدهد
شنیده ها هم حاکی ازین است که در دولت جدید، هیچ زنی حتی حضور هم ندارد.
بله گویا تشکیل وزارت زنان که هیچ داشتن وزیر زن هنوز هم در قواره اعتدال نمی گنجد :(
خانم پارسایی
با سلام و احترام ،
بهره برد م ، نیک بخت باشید !
وبلاگ :" در انتظار بهار " .
:)
سلام.
به نظر نمیاد اراده‌ای در حاکمیت برای تغییر وضعیت زنان وجود داشته باشه.
سلام
موافقم این اراده هیچ گاه در هیچ حاکمیتی وجود نخواهد داشت زنان خودشان باید نقطه شروع باشند
شاید مشکلان زنان آخرین موردی باشه که بهش رسیدگی می‌شه و باید سالها صبر کنیم اما مطمئنم که درست می‌شه.من یه لیست دارم از زمان مرخصی زایمان در کشورهای دبگه برات می‌فرستم.
مرسی
نه نباید سالها صبر کنیم ما باید سهم خودمان را انجام بدهیم
خانم پارسایی
با سلام و احترام ،
بروزم ، با مقاله ای در باره ی : " انقلاب مشروطیت ایران " .
وبلاگ :" در انتظار بهار " .
سلام و سپاس
باید توجه کرد "وقتی شخصی در تبلیغات انتخاباتی اش صحبت از توجه به حقوق زنان میکنه(و شعار هایی در این باره میده) پس حتما در گذشته کوتاهی صورت گرفته.
در ایران در رابطه با حقوق زنان خلا قانونی وجود داره که این مشکل ریشه فرهنگی داره.پس باید ابتدا دیدگاه افراد جامعه تغییر بکنه.
دقیقاً همین طور است فلسفه انواع بزرگداشت ها و روز زن گرفتن ها هم همین است . تغییر در دیدگاهها فقط با تلاش و خود آگاهی زنان ممکن و شدنی است .
سلام،
با نظر " جوجه فرنگی " موافقم + " نوسازی و بروز کردن مطالبات "
سلام