"... و بیشتر مردم عامه بر آنند که باطل ممتنع را دوست بدارند ، چون اخبار دیو و پری و غول بیابان ، که احمقی هنگامه ای سازد و گروهی چون او گرد آیند. "
ابوالفضل بیهقی
پ.ن : بجای دیو و پری و غول بیابان چه چیزها که نمی توان گذاشت !
... می گویند ابوالعلاء معری گفت روی سنگ قبرش بنویسند : " این جنایت پدرم در حق من است و من در حق کسی جنایت نکرده ام "
همه ی داستان این است : یک روز از دیدن خود وحشت کردم ... پس ایستادم و به خود نگریستم ... آرام آرام نشانه هایی از رویاهایی یافتم که وحشتم را زایل کرد . هنوز زنده ام با رویاهایم .
اگر آدمی یک مرتبه برای یک اشتباه کوچک ، تقریباً تمام زندگیش را باخته باشد ، تا زمان مرگش یک انسان شریف باقی می ماند!
بعد از نوشت : هر کسی از ظن خودش یار این جمله شده .... غرض هم همین بود.
اما ظن خود من به آدمهایی که سی و دو سال پیش درست در همین روزها اشتباه کردند بر می گشت.