معاشرت و سرمایه اجتماعی این روزها بازاری دارد که مقدار سهام هر کسی را بالای دیوار صفحهاش اعلام میکنند. بنابراین همه نگران کم و زیاد شدن تعداد لایکها هستند و هراسان از این که دیگران چقدر با هم نزدیک و دوستند؟ نکند من جدا افتادهام از گروههای دوستی؟
همه ما میخواهیم این واقعیت هولناک را که به واقع تنها هستیم، حتی اگر شده برای مدت کوتاهی فراموش کنیم تا زندگی به هر جهت و بقدر امکان خوش بگذرد. این تنهایی از آن جهت نیست که آدمها با هم ارتباط ندارند یا جای کسانی خالی است ... همه هستند، نزدیک هم در خانههای کوچکتر و حتی با اسمارتفون ها دمدستی تر و جلوی چشم تر از قبل ... موضوع این است که این بودنها، پیوندهای واقعی نمیسازند.
همه این روابط در قالب تنهایی ساخته میشوند و واقعیت تنهایی آدمها را میپوشانند و این آدمها هر چقدر بتوانند تلاش میکنند معاملهای در بازار کذایی صورت بدهند وقتی برای دوستی بگذارند و در مقابل وقتی از او بگیرند در این صورت هم توانستهاند تنوعی به زندگی روزمره کسالتبارشان بدهند و هم سهامشان در بازار افت نکند و هم چنان موفق و معاشرتی به نظر بیایند.
اما تنهایی است که همواره در موقعیتهای خاص به ما میگوید مرز من با دیگران واقعیت دارد. این تنهایی است که کنشهای فردی و خلاقانه ما را شکل میدهد و میسازد. و از درون همین کنش های فردی منافع اجتماعی و گروهی ما بیرون میآیند.
با این همه آیا باز هم به شکلی مصنوعی از این واقعیت که همه تنها هستیم باید گریخت؟
ادبیات شفاهی غنی؟ با سرکوب ادبیات مکتوب٬ اکنون چیزی از ادبیات شفاهی هم برای ترکان ایران نمانده است . خود شما چقدر به هدبیات شفاهی مان احاطه دارید؟ و اصلا ادبیات پیشکش٬ اکنون ترکان ایران از حرف زدن صحیح و اصولی به زبان خپد عاجز شده اند.
باز بینش غلطی را که بسیاری دچار آنند تکرار نمودید و آن این ادعاکه وجود « یک » زبان رسمی برای مملکت ضروری است. چرا همواره فرامپش میکنید که در دهها کشور جهان بیش از «یک » زبان رسمی وجود دارد و اثری از این « الزام تک زبان رسمی» نیست؟
و سرانجام اینکه وقتی هم بندهسعی میکنم لحن ملایمی داشته باشم گویا شما بی میل نیستی فلاش بک بکنی و فضا را همچنان متشنجنگه داری. آیا دز برابر پرخاشگری مورد ادعا٬ شما پرخاشگری نکرده اید و گاه حتی ابتدا به ساکن؟! در حالیکه اگر نفس پرخاشگری را مذموم میدانید٬ خود باید پیش از من از آن احتراز کنید. صحیح است؟
در عجبم! وقتی شما سعی می کنید لحن ملایمی داشته باشید ممکن است کلمات شرم آور و تاخت و تازها و هوچی گری ها و بی منطقی های خودتان را فراموش کرده باشید ولی آنها هم چنان وجود دارند. شما اگر صد نام هم عوض کنید خودتان را با آن کلمات شناسانده اید.
قرار نیست دنیا بر مدار شما بچرخد و هر وقت با عصبیت ستیزه گری کردید خاموش بماند و وقتی حالتان خوب شد به شما لبخند بزند!
من اگر پاسخی به آنها نداده ام و با تساهل از آنها گذشته ام مطابق شخصیت خودم عمل کرده ام، هر کسی می تواند کامنتهای پیشین را مرور کند و ادبیات شما را در برخورد با مخالفان تان بشناسد حتی می تواند کامنتهای شما را با تند ترین پاسخ هایی که من داده ام یک جا گذاشته و داوری کند.
اغلاط تایپی: ادبیات....فراموش....خود....و غیره!
شما گاه با اشاره و گاه بی پرده از وابستگی مطالبات ملی ترکان ایران به خارج صحبت کرده اید٬ بی هیچ خجالتی.هر جوابی در قبال چنین اهانتی به شما داده شود ٬ با ابعاد توهین شما که هرکسی میداند چه نیشتری بر دل دردمند ترکان میزند برابری نتواند کرد. آنگاه چون متوجه فرمایشات و فتاوای خود نیستید از بازخورد دریافتی از حروفاتتان متعجب و ناراحت میشوید!