مرغ سحر ناله سرمکن
دیدگان خسته ٬ تر مکن
ما زآه و ناله خسته ایم
ما غمین و دل شکسته ایم
گوشمان ز ناله کر مکن
ناله سرمکن ناله سرمکن
نغمه های شادمانه خوان
صد سرود جاودانه خوان
با نوای عاشقانه خوان
عمر مانده را چنین هدر مکن
ظلم ظالمان همیشه هست
جور بی امان همیشه هست
مکر دشمنان همیشه هست
در دهان ظالمان بزن
از گناهشان گذر مکن
صورت ار به سیلی ات رنگ خون کنی
به که راز خود ز دل برون کنی
پیش دشمنان گلایه چون کنی
دشمنان خویش را خبر مکن
ناله سر مکن ... ناله سر مکن
" پرواز همای "
متاسفم عزیزم جای قبلی باهات نموند.
و من خیلی فقط حدس زدم شاید خانه جدیدت را در اینجا افتتاح کنی. خوشحالم که پیدات کردم
ما غمین و دل شکسته ایم اما... دشمنان خویش را خبر مکن. همیشه سعیمان بر این بوده که این طور زندگی کنیم.
سلام
همان بلاگفا می ماندید بهتر نبود؟
با سلام و احترام به دنیای زیبایی که بعد از حمله کج اندیشان زیباتر می شود
سانسور در عصر اطلاعات آب در هاون کوبیدن است. کج اندیشانی که همه هنرشان کوبیدن بر طبل خشونت است می پندارند که توانایی مقابله با امواج را دارند، اما غافل از اینکه " این موج را سَر بازایستادن نیست".
شعر زیبایی بود با این جمله معلم عرفان،برابری و آزادی زیباتر می شود که
.....حسرت شنیدن یک آخ را هم بر دلشان خواهم گذاشت.
پیروز باشید.
سلام
وبلاگ قبلی فیلتر شد. با اضافه کردن اندیس 1 به آدرس جدیدم بیایید.
www.ashkemah1.blogdoon.com
سلام ... خیلی سخته که باید ۲ تا وبلاگ آپ کنی .... این پستت هم قشنگ بود ... موفق باشی
سلام خانم پارسایی
من وقتی به یکی دو تا از دوستان سر زدم متوجه شدم وبلاگشان فیلتر است. با خودم گفتم ببین حکومت چقدر تنگ نظر شده که حتی وبلاگ های اجتماعی و ادبی را هم فیلتر می کند. امروز که به وبلاگ ورد پرس شما آمدم و دیدم فیلتر است از تعجب شاخ دراوردم ولی نگو ورد پرس کلا فیلتر شده است!!!!! این هم از اتفاقات نادری است که تنها ایرانیان و کسانی که در مرزهای ایران زندگی می کنند سعادت تجربه آن را دارند.
به هر حال نوشتن در خانه جدید را تبریک می گویم.
موفق باشید
دلم تنگ شده بود فرزانه جان ... زودتر اقدام می کردی ، روی شعور این ها که نباید حساب کرد
جالب آنست که در چند ماهه اخیر کمتر کسی را دیده ام که با فیلترشدن دست از نوشتن بشوید . کار اینها مصداق آن بیت است که :
چو تیره شود مرد را روزگار / کند هر چه او را نیاید به کار !
شعر و شور و شعور... و پی گیری!
باز هم خانه تکانی فرزانه ی عزیز؟
سلام خوشحالم که خبرم کردید و خوشحالتر که شعر زیبایی برای گشایش وبلاگ تان برگزیدید.
پاینده باشید
خب وقتی ای ام دی بی که یک سایت سینمایی صرف است فیلتر میشود میخوای ورد ژرس باز شود که گمراه کننده آدمهاست؟!
شعر زیبای همای واقعا ادم رو امیدوار میکند
دیگر مرغ سحر خوانی هم نمانده است که ناله سر کند یا نکند.
شما دو وبلاگه شده این؟
بله ویدئو این آهنگ و مصاحبه همای در مورد آن را دیده ام
بسیار جالب بود
سلام مجدد
همای محشره
سلام
خانه بدوش شده اید. از این آدرس به آن آدرس.
مانا و پایدار باشید
ناله - فریاد اعتراض مظلومانه ی انسان در بند است. زمزمه ی غریبانه ای است بر تقدیر. چه باید کرد؟
مرغ سحر زنده است هنوز؟؟؟
سلام
خوشحالم که باز هم می شه نوشته هات رو بدون فیلتر شکن دید.
شعر بجایی است. کلیپش را دیدم.
شادباش و دیرزی
نشنیده بودم واقعا درسته ...عمر مانده را چنین هدر مکن
مبارکه وبلاگ جدید
فرزانه عزیز
وبلاگ جدید مبارک
سریلند و شاد باشید.
با اینکه شعر زیبایی ست اما هنوز طنین صدای شجریان در گوشم هست
***
این خانه به دوشی ها هم سهم دل تنگ ماست که مطمئنم در برابر ایستادگیمان خم خواهد شد بالاخره.
سلام
خانه ی نو مبارک. بنده هم یک عدد زاپاس در بلاگ اسکای برای روزهای مبادا درست کرده ام!
ا
سلام. کلبهی جدید مبارک.
ترانهی بجایی بود.
چه درایتی فرزانه جان؟!
سلام
مبارک است.
سیستم خوبی به نظر میآید. به خصوص با نسخهی موبایلش.
ظاهرا آقایون حوصلهشون سر میره کل سرویسدهنده را با متعلقاتش فیلتر میکنند.
سلام
منزل جدید مبارک . هیچ فکر کرده ای اگه بلاگ اسکای هم فیلتر بشه باید چکار کنیم ؟!
راستی من تازکی ها این اشعار و تصنیف های " همای " را گوش داده ام محشره .
سلام علیکم.
المبارک المنزل الجدید!
سلام عزیز دلم
خوشحالم که یه جای جدید دوباره آشیونه ساختی، دیروز داشتم دق می کردم دیدم فیلتری
چقدر خوب میشود زودتر روزی بیاید که دیگر مرغ سحر نخوانیم!
اگر استالین چی توز دوست نداشت
مرغ ها هم در سحر گرفتار ناله نمی شدند!
الهی که چی توز تو حلقش گیر کنه!!
مرغ سحر پست جدیدی بذار
سلام علیکم.
کامنت من در ذیل
http://niwemang.blogsky.com/1389/03/27/post-23/
سلام علیکم.
بنده طبق معلومات و اطلاعات و تحقیقاتم، تردید ندارم حجاب، حکم خدا است. اما. اما همان طور که (بر حسب اعتقاد امثال من، و بر فرض صحت)، حجاب حکم خدا است، باید دید کتک زدن زن بی حجاب یا زن بدحجاب هم، حکم خدا است؟ توجه بفرمائید به قسمتی از نوشته ی بنده در وبلاگم در پنج سال پیش خطاب به شادی صدر:
«خانم صدر. بگذارید مسئله را این طور طرح کنیم. پیامبر یا امامها با بدحجابی یا بی حجابی چه می کردند؟ شاید این گونه بتوان جواب داد. احکام الاهی به طور کلی سه مرحله دارد: ابلاغ؛ اجرا؛ و برنامه ریزی هوشمندانه برای مقابله با مخالفان احکام.
ظاهراً حتا پیامبر و امامها هم نمی توانسته اند به نتیجه ی «%100» برسند. گویا حکمت اصلی وجود امامها هم این است که «به مدت لازم» پس از پیامبر اسلام، احکام و مسائل مختلف را بیان کنند و توضیح بدهند.
تنها خانم نماینده ی خبرگان اول گفته بود: «حدود سی سال وقت نیاز است، که اگر خوب کار و برنامه ریزی کنیم، به نتیجه ی مطلوب [ـِ مثلاً %90 در حجاب و مانند آن] برسیم.» نقل به مضمون. خُب این شاید واقعیتی ساده است. هر حکومتی که باشد، حتا اگر خیلی خوب برنامه ریزی کند، از نظر اقتصاد و علم و اخلاق و دین و ...، بعد از گذشت زمان لازم، تازه مثلاً به %90 می رسد. شاید در موضوع حجاب مناسب بود ترکیبی از رأی و شیوه ی ضربتی امام خمینی و نظر بازرگان و طالقانی و بهشتی و جناب عالی و ... را عمل کنند. نه تنها در موضوع حجاب، بلکه در خیلی از امور.»
پایان نقل قسمتی از نوشته ی بنده به خانم صدر در پنج سال گذشته.
توجه کردید؟ چند میلیون زن را که روششان «بیحجاب»ی بود، سال 1358 یا 1359 یا 1360، یک دفعه با یک دستور، کردند «باحجاب». و سی سال است دارند مسئله ای را که از پایبست، روشش نادرست و آمرانه و فرمایشی بوده، حک و اصلاح می کنند و نظراً و عملاً بالا و پائینش می کنند. تکرار می کنم:
احکام الاهی به طور کلی سه مرحله دارد: ابلاغ؛ اجرا؛ و برنامه ریزی هوشمندانه برای مقابله با مخالفان احکام.
جمهوری ی اسلامی ی ایران، در مسئله ی حجاب این گونه بوده:
ابلاغ ضربتی + اجرای ضربتی + مقابله ی ضربتی با اجرانکنندگان حکم.
http://www.foroneiran.com/index.php/culture/more/6527/
مریم زندی مدرک درجه یک هنری وزارت ارشاد را نپذیرفت
Wed 16 06 2010 - 9:19
مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشت که به دلیل تهاجم به حرفه عکاسی و عکاسان و عدم امنیت حرفهای و جانی عکاسان ایران و زندانیشدن و مهاجرت بسیاری از آنان و اعمال سانسور و عدم انتشار کتاب عکس خود اشتیاقی به گرفتن مدرک درجه یک هنری را " تا زمانهای که شرایط چنین باشد" ، ندارد.
به گزارش عکس آنلاین متن نامه خانم زندی به شرح زیر است:
جناب آقای سید محمد حسینی
وزیر محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سلام
پاسخ به نامهٔ شماره ۱/۷۸۹۴ مورخ ۸۹/۳/۱۸ مبنی بر دریافت مدرک درجه یک هنری، به اطلاع میرسانم، دریافت این مدرک برای همهٔ کسانی که با سالها تلاش خود در خدمت فرهنگ و هنر ایران و ایرانی بودهاند، مسلماً موجب افتخار و خوشحالی خواهد بود.
متأسفانه در حالیکه حرفهٔ عکاسی و عکاسان به شدت مورد تهاجم قرار گرفته و هیچگونه امنیت حرفهای و جانی برای عکاسان ایران وجود ندارد و تعدادی از آنها فقط به جرم عکاسی یعنی انجام وظیفهشان مورد ضرب و شتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالیکه من حتی از دست گرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم، و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد. در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک، دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمیکنم.
مسلماً اگر در شرایط دیگری بودیم دریافت چنین مدرکی شوق تداوم آنچه را که تا امروز برای وطنم، ایران، انجام دادهام «که ادای دین بوده است» مضاعف میکرد. به همین دلیل از دریافت چنین نشانهایی تا زمانهای که شرایط چنین باشد معاف خواهم بود.
با احترام
مریم زندی
رونوشت برای: انجمن صنفی عکاسان ایران، انجمن صنفی عکاسان مطبوعات، انجمن عکاسان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، خانه عکاسان ایران، انجمن عکاسان بحران، انجمن عکاسان میراث فرهنگی، انجمن عکاسان تبلیغات، سایت عکاسی، سایت چیلیک
چطوری وطن فروش
دوست داشتی اینجا امریکا بود تو هم ازاد بودی هر غلطی میخواستی بکنی نه ولی شرمنده اینجا ایرانه تو هم هیچ غلطی نمیتونی بکنی
شما از انسانیت فقط خوی شهوانیش را به ارث بردین پس با حیوان هیچ فرقی ندارین ما هم دیگه بدبختانه باید حیوانهایی مثل شما را سر جاشون بنشونیم از قدیم هم گفتن تا نباشد چوب تر فرمان نبرد ....
فقط مشکل اینه که شما حیوانها پاتون به نت هم باز شده
امثال شما باعث ننگ ایران و ایرانی هستین
سلام.
من همای را یک هنرمند کاملا متعهد به ملت و هم نوعانش می دانم و همیشه از گوش دادن به آهنگ هایش لذت می برم وبرده ام.
هنوز بعد از ده ها بار گوش دادن به تصنیف ( ای شاه)ش تماما غرق می شوم در آهنگ و اشعارش!
فرزانه امسال زیاد جا عوض کردیُ مثل اینکه نمی ذارند که سکنی بگزینی!!!
کجایی فرزانه جان ؟ کم پیدا شدی
سلام علیکم.
یکی از عزیزان و بزرگواران و مومنان، در ذیل
http://seyyedmohammadi.blogfa.com/post-704.aspx
بنده را "هذیان گو" نامیده. و "مصلحت" ما را، که چه نوع قانون اساسی ای در زمان سابق و در زمان فعلی مناسبمان است، این تشخیص "مصلحت" را، نه در صلاحیت ما، بلکه در صلاحیت امام خمینی دانسته است. در صورت تمایل، نظرت را همان جا بفرما.
چه خوب که با وجود غمی که قطعا از جور زمان در دل داری باز هم می توانی نغمه های شاد و امید بخش بسرایی . آواز و پروازت مستدام .
ساده لوحاناند
که فانوس آبی را
از نسیم
میترسانند
خون میسوزانم و
شعله میکشم
میمانم!
حسین منزوی، به همین سادگی