دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

و اینک گوشه ای از فلسفه ما !

پس از کناره گیری یونسکو ، در روز افتتاح همایش جهانی فلسفه در تهران اتفاق افتاد :

 

غلامعلی حداد عادل رئیس همایش در واکنش به این موضوع : " کناره‌گیری یونسکو از همایش «روز جهانی فلسفه» در تهران ، بر این همایش تأثیر مثبت داشته است."

 

-  بعد از این‌که یونسکو اعلام کرد خودش را کنار کشیده است، تعداد اساتیدی که برای آمدن به ایران داوطلب شدند، بیش‌تر شد."

 

-  قوت گرفتن فلسفه طی 30 سال اخیر انقلاب اسلامی زمینه‌ی این امر را فراهم آورد که ایران میزبان روز جهانی فلسفه در دنیا باشد.

 

وی، ضمن دیدار با حضرات آیات جعفر سبحانی و محمدتقی مصباح یزدی و جوادی آملی ، از این اساتید برای شرکت در همایش روز جهانی فلسفه  دعوت کرد.

 

آیه اله جوادی آملی  فلسفه را تریبون دین دانست و گفت: "باید این تریبون را به دست عقل سپرد تا دین را به بهترین شکل ترویج کند."

- این مرجع تقلید با اشاره به اینکه ارسطو، افلاطون و سقراط از شاگردان حضرت ابراهیم بودند، اظهار داشت: این افراد یا ملحد بودند و یا مشرک و وجود مبارک حضرت ابراهیم برهان را اقامه کرد ، نصیحت و موعظه کرد ولی این نصایح اثر نکرد، ایشان وارد بتکده شد و بت ها را خرد کرد و تهدیدات را تحمل کرد و درون امواج آتش رفت و آتش گلستان شد و خاورمیانه فهمید که خبری است، وی فکر حضرت ابراهیم (ع) خاورمیانه را گرفت و افلاطون و ارسطو تربیت شدند و اگر فلسفه در خاورمیانه رواج پیدا کرد به برکت دین است.

 

- فلسفه ریاست همه علوم را در الهی کردن ، دینی کردن و اسلامی کردن برعهده دارد و اگر شما بخواهید دانشگاه را اسلامی کنید راهش پروراندن علوم اسلامی است .


محمد حسین ایمانی خوشخو دبیر همایش روز فلسفه  گفت:" ما نگرانیی در برپایی با شکوه این همایش نداریم بلکه نگران خدشه دار شدن نام یونسکو به عنوان یک مرکز فرهنگی هستیم."


- برگزاری همایش روز جهانی فلسفه می‌تواند ظرفیت‌های بالا فلسفه اسلامی را برای جهانیان به نمایش بگذارد.

 

- بر خلاف تحریم اعمال شده از سوی یونسکو، تنها دو تن از مدعوین در این همایش حضور نخواهند یافت که یکی از آنها کارمند یونسکو و دیگری نیز با اعلام بیماری خود و حتی فرستادن گواهی پزشک اش برای دکتر اعوانی دبیر علمی همایش از عدم حضور خود عذر خواهی کرده است.

 

محمود احمدی‌نژاد در مراسم افتتاحیه : " جمع فرهیختگانی که در یک هم‌اندیشی به دنبال کشف حقایق‌اند، موجب نزول رحمت خداوند خواهد شد."

 

-  امروز به انسان کامل و هدایت او بیش از هر زمان دیگری نیازمندیم. انسان‌ها باید به حقیقت او برسند و او باید بیاید و تمام حقیقت خود و راه درست را عرضه کند .

انسان تا تحت ولایت انسان کامل قرار نگیرد، طعم حقیقت و شکوفایی استعدادهای الهی‌اش را نخواهد چشید.

 

پ. ن: پرسش من این است که آیا ایران در حال حاضر شایستگی برگزاری همایش جهانی فلسفه را دارد ؟

و اما سرخط خبر از وبلاگ زکی پدیا :

همایش جهانی فلسفه جهت بررسی فلسفه وجودی برخی افراد برگزار شد.

 

نظرات 53 + ارسال نظر
مشتی اسمال دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 03:40 ب.ظ http://www.mashtee-smal.blogfa.com

نه ندارد اگر یونسکو می امد حتما داشت اخه معیار لیاقت داشتن یا نداشتن یونسکو است البته به اضافه نظر شما یعنی معیار لیاقت دو چیز است
یک پایه اش یونسکو
پایه دیگرش فرزانه پارسایی
هر کدام که لنگ باشد قطعا لیاقت سلب میشود.
البته مورد دوم بیشتر لیاقت اور است.
ولی بدبختانه از جهتی و خوش بختانه از جهت دیگر این دو پایه پشیزی در این مملکت ارزش ندارد!

سر تسلیم من و خاک در میکده ها مدعی گر نکند فهم سخن ، گو سر و خشت

فرزاد دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 04:31 ب.ظ http://www.3-405.blogfa.com

سلام. بنا به قولی عزیزان من ما حرف نمی تونید بزنید میتونید که حرف نزنید. نمی دونم بر چه اساسی این حرفا را میزنن؟ در مورد سوال شما به نظر من نه. اما خب متوجه ان قضیه هم نمیشم که چرا بعضیا فکر میکنن تحریم این همایش خیلی کار آوانگارد و موثریه؟

سلام فرزاد

حرف زدن این آقایان اصولاً اساس لازم ندارد .

تحریم همایش کار آوانگاردی نیست . موضوع این است که فلسفه و فیلسوف اجازه نمی دهد کارش مصادره به نفع قدرت شود.
فلسفه اگر رها نباشد فلسفه نیست.

حدادعادل وجعفرسبحانی ازطرفداران احمدی نژادهستند تصورکنم جوادی املی بتصورتاثیرگذاری رفته است والاخودش اولین کسی است که گفت احمدی نژادکذاب است وهلال نوردورکله اش دروغ است

بله ایشان با این سخنان درر بارشان قطعاً تاثیر گذارند

میله بدون پرچم دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 04:55 ب.ظ

سلام
چه کشکی چه پشکی! همه حقایق که نزد آقایان هست فقط کافیست که آدم تحت ولایتش قرار بگیرد ... البته فلسفه اینجا کاربرد پیدا می کند
حداد عادل رو خیلی دوست دارم من کلاٌ آدمهای طنزپرداز رو دوست دارم به خصوص که شاعر هم باشد و بالاخص که دستان مالش گری هم داشته باشد

مشکل همین ماییم که با ضرب و زور هم تحت ولایت قرار نمی گیریم فلسفه !! که جای خود دارد ...

آی سودا دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 05:22 ب.ظ http://firstwindow.blogsky.com

راست می گن دیگه. الان یونسکو کلی کوچک شد. اصلا بی اعتبار شد. تازه مشخص شد بی عقل هم هست. چون تریبون از دستش در رفت.
افلاطون و ارسطو و سقراط هم کلا ادمهای بی تربیتی بودند. صلا عددی نبودند.

آره برای ترکیدن چشم حسودا این چند نفری که از نیجریه و مراکش و ... آمده اند را می بریم اصفهان کادو می دهیم بهشون ... می بریم برج میلاد برایشون کنسرت می گذاریم .... اصلاً تهران را برایشان تعطیل می کنیم ...

سیدعباس سیدمحمدی دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 06:02 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
صددرصد لیاقت برگزاری ی روز جهانی ی فلسفه را دارد ایران.
ایران صددرصد لیاقت برگزاری ی روز جهانی ی فلسفه را دارد، که:


ــ رئیس اجلاسش آقای غلامعلی حداد عادل باشد [آقای حداد عادل، که «حدادعادل، رهبر معظم انقلاب را پدر دانشنامه نویسی نوین در ایران دانست»]؛
ــ افتتاح کننده اش دکتر محمود احمدی نژاد باشد؛
ــ در اجلاسیه گفته باشند «ارسطو، افلاطون و سقراط از شاگردان حضرت ابراهیم بودند».




شما مطمئن باش ایران شایسته ترین کشور در تمام دنیا برای برگزاری ی چنین روز جهانی ی فلسفه است!

آری این چنین است برادر ...

محسن پارسا دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 08:37 ب.ظ http://mohsenparsa.blogsky.com

سلام من چیزی از فلسفه نمی دانم ولی تابحال این جمله را نشنیده بودم " ارسطو، افلاطون و سقراط از شاگردان حضرت ابراهیم بودند"
همایشی که آقای حداد بخواهد در آن چیزی بگوید همان به که برگزار نشود.

حالا شنیده اید .... شنیدنی های بیشتری هم هست

بید مجنون دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 08:49 ب.ظ http://fenap.blogspot.com

هر کشوری می تواند این روز را برگزار کند.بحث بر سر این است که تا چه میزان جدی گرفته می شود
نکته جالب در مورد آیت الله جوادی آملی این بود که دو سال پیش در روز جهانی فلسفه مبلغ ۱۰۰۰۰۰ هزار دولار که برابر با صد میلیون تومان می شد آن زمان به عنوان جایزه برای پژوهش به او دادند


حیف پول
کسی که بیخ پای احمدی نژاد نشسته بود و او از هاله نورش گفته بود

صد هزار تااااا...

محمدرضا دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 09:18 ب.ظ http://mamrizzio3.blogspot.com/

سلام
تصور کن! ابراهیم استاد افلاطون و ارسطو و سقراط!
منبعش؟ مدرکش؟
برگزار کننده خودش تحریم کرده اینها برگزار می کنند. اینها جام جهانی را با کره شمالی و ونزوئلا و کومور برگزار می کنند و لابد می گویند سلمان فارسی استاد آلکس فرگوسن بوده!

سلام
آخه این ها به یک منبع لایزال اتصالی دارند

درخت ابدی دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 10:54 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام.
یکی از اهداف روز جهانی فلسفه تبلیغ فلسفه‌ی اسلامیه تا حلال مشکلات فکری جهان باشه!
همین چند تا جمله‌ای که اینجا نقل شده و مفصلش رو می‌شه تو سایت «روز فلسفه» دید نشون می‌ده این همایش جهانی چقدر سطح علمی بالایی داره.
رو که نیست سنگ پای قزوینه!

سلام
سنگ پای قزوین که همون پارسال رسماً استعفا داد از سمتش

سیدعباس سیدمحمدی دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 11:12 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
ببخشید.
تکرار:
در صورت تمایل، در گفت و گوی ذیل

http://eshragh-e-sohrevardi.blogsky.com/1389/08/30/post-3/


شرکت کن و نظرت را درباره ی این که حافظ از طرف آقای ستاریان «در اعلی درجه از معرفت الله» نامیده شده و آقای علایی خود را «سالها دست در عرفان و مسائل پیرامونش داشته» نامیده و آقای ستاریان گفته است «آقای علایی می فرماید اهل طریقت است» و تنها سر بهاء الدین خرمشاهی بی کلاه مانده و از طرف آقای ستاریان، خرمشاهی به صورت

«شعرا و ادیبان که فهمی از عرفان ندارند هر چند فصوص خوان و هر چند فتوحات خوان، حافظ را می خور می شناسند گویا کاتولیک تر از پاپ شده باشند»



نام برده شده، بگو، و ببین واقعاً عزیزان به «نـــــــــــــــــــــوشته های 8 گــــــــــــانه ی بـــــــــنده در آخــــــــــــرین کامنتــــــــــــــم»، واقعاً جوابی داده اند یا نه.

حسین دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 11:54 ب.ظ http://penfreedom.blogfa.com/

سلام
قطعا ندارد
یک دلیل ساده :
یورگن هابرمارس بی شک یکی از بزرگ ترین فیلسوفان زنده ی جهان است،گرچه بنده میانه ای با فرانکفورتی ها ندارم.
حال در جمهوری اسلامی در دادگاه های نمایشی یورگن هابرمارس را محاکمه می کنند به خاطر نظریاتش.
دروران احمدی نژادیسم دروغ گفتن دیگر یک ضد هنجار نیست بعلاوه ظنز سیاه به یک موضوع روز مره تبدیل شده است

سلام
اینجا اگر بخواهند همایش بگذارند تو اوین یا دادگاه باید بگذارند.

حامد سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 01:07 ق.ظ http://deevane.blogfa.com

وقتی ایران صلاحیت و شایستگی مدیریت جهان را دارد ٬ یک همایش کوچک که چیزی نیست .

بله نمونه مدیریتشان در اطفای آتش جنگل گلستان کاملاً دیده می شود .
حیف آن جنگل

آمین سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 01:32 ق.ظ http://ammiinn.blogfa.com

شایستگی که نه. اما برگزاریش محض برافتادن پرده ها و عیان شدن ایده ها از واجبات است!

ایده ها

نفیسه سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 09:00 ق.ظ

یعنی من این گفته ها رو خوندم نمی دونستم الان بخندم یا باید افسوس بخورم یا تعجب کنم...

واقعاً من پایه ام منابعی که اینها برای سخنرانیشون استفاده می کنند کشف کنم. کلا ویکیپدیا هرچی دایره المعارفه زیر سوال هستند...

سوت بزن نفیسه جان

نیکادل سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 09:05 ق.ظ http://aftabsookhte.blogfa.com/

فرزانه جان
می دانی و می دانیم مفهوم جهان از دید دست اندر کاران فعلی امور با معنای عینی اون خیلی فرق میکنه. دیروز گوینده خبر از اندیشه جهانی بسیج صحبت میکرد!!!
یا مثال های فراوان دیگر که از جایگاه و رتبه و ایده های جهانی ایران دم می زند!!!
در مقیاس جهان مذکور هیچکاری شایستگی خاصی نمی طلبد.

چرا نیکادل جان شارلاتانی که می خواهد

ابوذر سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 09:36 ق.ظ http://aboozaraneha.blogfa.com

1-اینکه علم این بختیاری را (در سال های اخیر زمینی!) بدست آورده و کاری نموده که هر دانشی برای آنکه مستدل و جهانشمول بنماید پسوند "علم " را به خویش می چسباند (مانند علم حدیث که نه مشاهده پذیر است نه آزمون پذیر و صد البته هرگز قابل نقض هم نیست استغفرالله!) این است که علم زبان ساده ای برای انتقال دارد.
اینک بفرمایید کتب فلسفه و منطق اسلامی را بخوانید ، با واژگانی روبرو می گردید که زیرخاکی واژگان عربی است...
علمی که برای خود ما لال است محال است جهانی شود!

کو گوش شنوا برادر ؟

نوید سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 11:01 ق.ظ http://navidrabby.blogfa.com/

حداد عادل حداکثر یک هارد دیسک است که تویش فلسف ریخته اند. ایشان اگر از ایران و مردمش و فلسفه چیزی میدانست نمی گفت"ایران را ژاپن اسلامی میکنیم!"
بماند که فیلسوف متملق نیست و از اصحاب قدرت دوری میکندو...
بله ایران شایستگی برگزاری را دارد بشرطی که آنها را که از مملکت فراری داده اند اجازه بدهند بیایند و به داخلی ها هم تضمین آزادی و امنیت پس از بیان بدهند

هارد دیسک را خوب آمده اید البته با چندین بد سکتور اساسی ...
بله تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

مشتی اسمال سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 11:06 ق.ظ http://www.mashtee-smal.blogfa.com

کسی که طعم زبان عسل نمی فهمد
تو هرچه هم که بخوانی غزل، نمی فهمد
“حکایت نرود میخ آ هنین در سنگ”
نگو به سنگ، که ضرب المثل نمی فهمد
کسی که صنعت تشبیه را نمی داند
رکوع ماه و طواف زحل نمی فهمد
میان آینه و آب و شانه و گیسو
لطیفه ای است که آن را کچل نمی فهمد
حدیث درد به پایان نمی رسد اما
هزار حیف که این را اجل نمی فهمد

بار اول هم که پاسخت را دادم به خاطر این بود که جرات کردی با اسم !!! خودت کامنت نوشتی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 11:21 ق.ظ

سلام

پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید غدیر خم را به محضر انورتان تبریک می گویم.
مطلب جالبی بود

به قول مرحوم مغفور مظفر الدین شاه در فیلم کمال الملک:
ما باید همه چیزمان به همه چیزمان بخورد.
راستی من نیز به روزم

مشتی اسمال سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 12:20 ب.ظ

من همه جا با اسم خودم کامنت مینویسم.
بهتر زیاد جواب ندی چون با هر بار جواب دادن منویات بامزه ذهنی و روحیت بیرون ریخته میشه.به عنوان یک الگوی روانشناسی میشه ازت استفاده کرد مهارت من هم همین بازی های ذهنیه.
موجود ازمایشگاهی!

ققنوس خیس سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 03:04 ب.ظ

فلسفه ی اسلامی را بگذار کنار دموکراسی دینی ، می شود همان پیتزای قورمه سبزی !!!
من جواب سوالت رو اینجوری می دم : ایران هیچ زمانی این شایستگی رو نداشته ، مگه اینکه آقا جواد آملی بخواد سندی واسه این شایستگی رو کنه !
.................................................
جناب مشتی اسمال ، حتمن نتیجه ی تحقیقات روانشناسانه تان را به امثال جنابان نامبرده در این پست تحویل دهید ، تا سندی تحقیقاتی شود برایشان تا انقدر از آنجایشان حرف در نیاورند ، و به جایش لااقل از تحقیقات شما در بیاورند . شاد باشید همچنان !

برزین سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 03:19 ب.ظ http://naiestan.blogsky.com

فلسفه و هر رویدادی که مربوط به فلسفه باشد قبل از این که ابزاری در دست نظام سیاسی و حکومتگران باشد در خدمت فرهنگ و اندیشه یک ملت است . کنگره روز جهانی فلسفه هم واقعه ای فرهنگی است و مصادره به مطلوب کردن آن توسط یک جریان سیاسی جفا به حوزه اندیشه یک ملت خواهد بود . فلسفه ما به طور اخص و حوزه روشنفکری ایران به طور اعم همیشه قربانی سیاست و سیاست بازان بوده و تا خود را از ورطه این گرداب بیرون نکشد وضعیت به همین منوال باقی خواهد ماند . امثال آقای حداد عادل باید این نکته را متوجه شوند که نمی توانند هم ژست فیلسوف مآبانه بگیرند و هم در خدمت یک جریان سیاسی رادیکال قرار گیرند

آنچه که در همایش ایران می گذرد ملغمه ای از ستایش ارباب قدرت نمی تواند باشد بنا براین نه سیاست است و نه فلسفه

روشنفکرنما سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 04:29 ب.ظ http://kafeiin.blogfa.com

بله که داره البته شایستگی برگزاری مراسم برای فلسفه کشتن و بستن و جمع کردن و دروغ گفتن. حکومتی که فیلسوف تر از حداد عادل نداره بایدم رییس جمهورش بشه مموتی

دوما سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 06:41 ب.ظ http://dooma.blogfa.com/

به به عجب محفلی بود پس!
همه بزرگان فلاسفه که دور هم جمع بودند
حیف باشد چرا که فکر می کنیم جای امام جمعه شهرمان خالی بود

نقاد سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 06:45 ب.ظ

چرا که نه؟؟؟؟
البته اگر فیلسوفانی چون شما صلاح بدانندآخه شما در تمام زمینه ها معلوماتتون عالیه ومیتونید صاحب نظر باشید.از مسایل اقتصادی وسیاسی گرفته تا فلسفی.
تاشما هستید چرا حداد یا مصباح؟؟؟
اصولا شما در لگد کوب کردن شعور ایرانی از هر منظری تبحر خاص دارید بگذریم که حتی تعصب ملی هم؟؟؟؟

ابراهیم ابریشمی سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 07:49 ب.ظ http://avakh.blogsky.com

موضوع خیلی ساده‌تر از این هاست، اصلا ارتباطی به فلسفه و کارهای پیچیده هم ندارد! به تاریخ و تحریف کردنش و سخن مفت گفتن هم!
موضوع ساده است، جمعی از خردمندان و اندیشه‌ورزان در دنیا با هم قرار می‌گذارند تا هر سال، روزی خاص در کشوری خاص کنگر‌ه‌ای برگزار کنند. امسال نوبت کشور ما بود.
بعد هم حالا به هر دلیلی(سیاسی و یا به خاطر ترهات فیلسوف‌نمایان داخلی! و یا تعلیق توسعه این رشته در ایران) این کنگره را از ایران به فرانسه انتقال می‌دهند.
آخر کدام قسمت این ماجرا، کم شدن اعتبار یونسکو را نتیجه می‌دهد. اعتبار یونسکو به اندیشمندانی است که به تصمیماتش احترام می‌گذارند نه هیچ کس دیگری.( و نه حتا ولی امر مسلمین!)
مشتی اسمال عزیز، برادر من، مقایسه بین همایشی که در فرانسه و ایران برگزار شده نمایانگر اعتبار یونسکو است یا ایران؟
خوب است، کمی و فقط کمی حساب سیاست را از فلسفه جدا کنیم.(فکر نمی‌کنم این سخنی ملحدانه یا سکولار باشد)
فقط کشوری که قدرت سیاسی اش توسعه رشته‌ی فلسفه را متوقف می‌کند، شایسته‌ی چنین مدیرانی است.
شکر خدا که دست کم از داشتن چنین "سوژه‌هایی" محروم نیستیم.
کاش بیاندیشیم تا دست کم باشیم.....

بله برای من هم سوژه جالبی بود.
شما به سادگی موضوع نگاه می کنید
من هم در این پست به سبک مغزی و دستپاچگی سیاست زدگان فیلسوف نما ... ببینیم حاصل مشعشعات ذهنی این همایش چه خواهد بود !

کاش حد اقل کمی بیندیشیم .

نقاد سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 10:47 ب.ظ

جناب ابریشمی!همه ما میدونیم ک بیشتر وشاید بتوان گفت تمامی نهادها وسازمانهای بین المللی تحت فشار از سوی قدرتهای بزرگ هستند نمونه اش حق وتو.
حال چه از طرف یونسکو ایران لایق میزبانی باشد وچه نباشد /چیزی از ارزش فلسفه وفلاسفه کشورمان ک نمیشود.
متاسفانه بعضی ما را به یاد لایحه کاپیتو لاسیون می اندازند چه اگر آن زمان هم بودند خود را از ...آمریکایی پست تر میدانستند.
وچه بسا از امام که آن لایحه را محکوم کردند انسانی عقب افتاده میساختند.

گاف دادی مشتی اسمال !

دوست چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 04:07 ق.ظ http://e2ch.us

چرا اسلام را باید به چالش طلبید؟

در دنیا تفکرات و مکاتب فکری اشتباه و غلط بسیار وجود دارد، در واقع برای هر انسانی تنها مکتب فکری ای که خود بدان تعلق فکری دارد صحیح و درست است و بقیه مکاتب که در تضاد با آن مکتب قرار میگیرند باطل و پوچ هستند. اما آیا هر انسانی باید با تفکرات مخالف خود مخالفت کند و در راه مبارزه با آنها بکوشد؟ آیا همه انسانها باید مثل ما فکر کنند و همه مکاتب فکری و عقاید غیر از آنچه ما بدان اعتقاد داریم باید از بین بروند؟

واضح است که پاسخ این سوال منفی است، مشخصاً هر کسی حق داشتن هر اندیشه و وابستگی فکری به مکاتب فکری را دارد. اما با برخی از مکاتب فکری و تفکرات باید مبارزه کرد و باید آنها را به چالش طلبید

آن تفکرات و مکاتب فکری، همانا مکاتب فکری تمامیت خواهی هستند که حق حیات سایر مکاتب را در خود مفروض نمیدارند و شرایط آزادی اندیشه و عقیده را به سختی به تهدید می اندازند و همانا اسلام از آن دسته از مکاتب است که به شدت دگر اندیش کش و آزادی ستیز است

یکی از اساسی ترین مشکل اصلی ایران اسلام است که همچون سرطانی در جان و روان مردم سرزمین ما ریشه دوانده است. مطالعه مختصری اما منصفانه از تاریخ اسلام در ایران به خوبی نشان میدهد که اسلام جز نکبت و تباهی چیزی به بار نیاورده است. اسلام مکتبیست که پیاده شدن آن و حتی قسمتهای اندکی از آن هر اجتماع را به سرعت به سوی استبداد و خردستیزی و نابودی و فقر مادی و معنوی میبرد



با آزادی در تضاد است


با مردمسالاری در تضاد است


با حقوق بشر در تضاد است

مروج تروریسم و اندیشه کشی و اختناق است

مبتنی بر خرافات و مفاهیم غلط و باطل همچون توحید و معاد و نبوت است


عامل فقر فرهنگی و علمی و مادی است

محمد ح چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 01:08 ب.ظ http://dustevatan.blogsky.com

دوست من سلام
آبروریزی بزرگی بود که هر جور می شد باید یروتهش را به هم می آوردند. چه با زدن زنگ فلسفه در مدارس و چه این چنین.
وبلاگ قبلیم ف.ی.ل.ت.ر. شد

مشتی اسمال چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 01:45 ب.ظ http://www.mashtee-smal.blogfa.com

بیش از اندازه دچاره توهمید
متاسفانه من مثل شما انقدر ترسو نیستم که یک بار با اسم سعید و یک بار با اسم فرزانه و یک بار با اسم حبیب پیدایم بشود و بعد در صورت چک کردن ادرس با یک ایپی مواجه شوم.من در فحش دادن هم با اسم خودم حضور پیدا میکنم.البته شما بیش از اندازه متوهمید و از کشف توهماتتان ذوق زده میشوید.


ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است ؟

محسن صالحی چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 01:52 ب.ظ http://salehimohsen.blogfa.com/

با وجود این آقایان طناز ما باید روز جهانی «طنز» برگزار کنیم نه روز جهانی فلسفه.

مگر نشنیده اید که در تماس با دفتر ریاست جمهوری با وارد کردن عدد یک می توان جوک هم شنید!

نقاد چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 02:57 ب.ظ

تحمل یه مخالف رو هم نداری همون بهتر که با احباب حشر ونشر کنین.مثل اکبر گافکه دروغ تقلب بزرک رو فاش کرد دروغی که برای رسیدن مقام گفته شد ولی شما هنوز با ساده لوحی خودتون نمی خوایین باور کنین.
شما دوست دارین فقط تاییدبشین واین با روح فیلسوفانهشما همخوانی نداره.
در آخر من از مشتی اسمال معذرت میخوام .که اشتباهی به جای من باز خواست شدن

مشتی اسمال چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 04:57 ب.ظ

مجدد لازم است یک بیت از شعر گذشته اینجا نوشته شود
میان آینه و آب و شانه و گیسو
لطیفه ای است که آن را کچل نمی فهمد
به نقاد
مایه مسرت و خوشحالی است همین که باعث توهم زدگی یک متوهم دیگه شده اید عالی است.اینطوری من و شما سوژه ای قشنگ تری برای خنده داریم.ضمنا اینها رو جدی نگیرید من اخیرا به این نتیجه رسیده ام که توهمات اینها بیشتر جنبه ی طنز دارد تا جدی اینها شوخی خلقتند و برای خنده من و شما افریده شده اند.

کافه محبوب چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 05:45 ب.ظ http://www.shiid.blogfa.com

سلام..
خدا رو شکر که یونسکو خودش کنار رفت..
واقعا در کشوری که کسی مث سعید حجاریانو معلوم نیس چیکارش کردند تا بیادو بگه من خودمو دیگه قبول ندارمو قفط آقـــــــا دیگه روز جهانی فلسفه گرفتنش کیلوی چند؟؟؟
آدم فقط خندش می گیره.. و وسط خنده اش گریه اش می گیره که هی ما کی بودیم و کی شدیم.. خیام و ابن سینا و ملاصدرا مال ما بودند و حالا باید این خفت رو به دوش بکشیم که از خودمون هم متنفر بشیم...
آه .. دلم می گیره ااین روزها چقدر زیاد ............

سلام
من هم چنان منتظر نتایج این همایشم

امیر مهدی چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 06:10 ب.ظ

سلام
ایران وقتی صلاحیت برگزاری چنین همایشهائی را پیدا می کند که برای علم حداقل به اندازه سایر کشورهای دنیا (با همه سیاسی کاریهایشان) احترام وجایگاه قائل باشد. متاسفانه در این بین کمترین آسیب را دولت وحاکمیت وبیشترین آسیب را دانشمندان ونخبگان ما می بینند وناچارند بدلیل عدم درایت وکفایت مسولینشان در یک بازی نابرابر علمی تلاش کنند.

سلام
موافق نیستم که کمترین آسیب را دولت می بیند و بیشترین را دانشمندان
البته خوب دانشمندان و اهل فضلی هم هستند که چوب این ندانم کاریها را می خورند و اگر همایش در ایران بود فرصت مغتنمی برای ارتباط و نزدیکی با اندیشه جهانی داشتند .
اما اهل علم هر جا باشد راهش را پیدا می کند هر چند بسختی ...
حاکمیت هم با این دست و پا زدنها فخری می فروشد ولی غضب درونش را چه کند ؟ هر کاری برای کسب وجهه می کند در نهایت لغو و بیهوده می شود.

نقاد چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 06:59 ب.ظ

جناب مشتی اسمال توهم رو خوب اومدین.دست مریزاد.
اصولا توی مه راه رفتن اون هم بدون مه شکن شاید خنده دار نباشه وباعث تاسف.
امیدوارم ابرهای توهم جای خودشونو به خورشید روشن بدهند.

نقاد چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 07:03 ب.ظ

فردا عید غدیر ه.تبریک من رو بپذیرید.
اینک این واقعه عظیم غدیر ورسالت ما.نکند از اصحاب سقیفه باشیم.

ماه تی تی چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 07:32 ب.ظ

شنیدی که فرزانه جان اون ضرب المثل را که بادمجان هم رفت قاطی میوه ها؟ حکایتی که گفتم هم از آن دست بود.آخه سر و ته اون قضیه فقط میتونست یه شوخی باشه!

شوخی دلبرانه ای بود.

معلم ثالث چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 07:34 ب.ظ http://moalemsales.persianblog.ir/

سلام علیکم.
اطلاعیه ی دفتر علامه و فیلسوف عظیم الشأن و بین المللی المشتهر بمعلم الثالث حاکی از آن است حضرت استاد فرموده اند می شود از باب صرفه جوئی در وقت و از باب هدفمند کردن یارانه ی فلسفه و از باب تبرّک و تیمّن و از باب برداشتن گامی به سوی «فلسفه ی عملی» («عمل» = «مشت محکم بر دهن این و آن زدن»)، روز جهانی ی فلسفه را در روز جهانی ی قدس برگزار کرد و ریاستش را نه به آقای غلامعلی حداد عادل که لیسانس فیزیک و فوق لیسانس فلسفه و دکترای فلسفه دارد، بلکه به بزرگانی که جمع کرده اند بین عقل ورزی و مجاهدت و افرادی جهانی هستند بسپارند ریاست روز جهانی ی فلسفه را، یعنی به دکتر محمود احمدی نژاد یا به آقای سیدحسن نصرالله.
اخبار تأییدنشده حاکی است قرار است تتمه ای به شعار تکبیر اضافه شود:
مرگ بر گامبیا
مرگ بر یونسکو

نوشینه پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 01:17 ب.ظ

عیدتون مبارک . روز فلسفه برگزار می کنند نوش جانشان . ما که حسود نیستیم
اما از کامنتهای مشتی اسمال تعجب کردم تا حالا فکر می کردم ایشان یک شخصیت فرهنگی آن طرفی است . حالا دیدم نخیر فقط آن طرفی است .

ممنونم نوشینه عزیز
بله زمان خیلی چیزها را ثابت می کند .

علی پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 01:35 ب.ظ

جدا ادمهای مضحکی هستین هر چی تو ایران اتفاق بیفته یا دولت کنونی دست اندرکارش باشه شماها مخالفین یک عده جوجه غرب زده بدبختین حالا جالبه اطلاعات شماها از افتابه اب پاش فراتر نمیره یعنی وقتی با شماها بحث میشه یا شماها مطلب مینویسین انسان به حماقت وافرتان پی میبره و قشنگیش اینجاست شماها میخواین نقش منتقد را هم بازی کنید
خدا را شکر که دشمنان این دولت و ملت احمقهایی مثل شما هستند
تا شما جاهلها با این کشور و دین مشکل داشته باشین هیچ خطری احساس نمیشه
میگم راستی شنیدی قرار ایران به غنی سازی ادامه بده میگم یک پست در این مورد بزن نظراتت را بنویس و دیگران را شاد کن

ولی خودمونیم تصور کن وقتی خدا شماها را میافریده چه کر کر خنده ای با فرشته هاش داشته

احتمالا اخرش شما با این حماقتتون به بهشت میرین اخه خیلی از بنده های خدا را با نظراتتان شاد میکنین
خدا با خلقت امثال شما میخواسته دنیا را از یک نواختی در بیاره و به بنده هاش یک جالی داده باشه
اگر اشماها در طول عمرتون فعالیت مغزتون به اندازه یک میلیونیوم معده تون بود، الان حال وروزتون این نبود
مرگ بر جهل و نادونی که فرزندانش امثال تو هستند

مشتی اسمال - نوشینه پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 03:02 ب.ظ http://www.mashtee-smal.blogfa.com

سلام
فرهنگ و رفتار فرهنگی در برابر کسی معنا دارد که لایق ان باشد نه لمپن های کوچه بازاری که از فرط خود فرهیخته پنداری اجازه تمسخر هر کس و ناکسی را به خود میدهند و به یک عالم و دانشمند فرهیخته نسبت جهل میدهند و او را به تمسخر میگرند.در برابر کسی که میخواهد بزند زیر گوشت که رفتار فرهنگی خطاست خیلی بخواهی ادم فرهنگی باشی تو هم یکی میزنی زیر گوشش.حضرت عالی یک سر به وبلاگ بنده بزنید و ببینید که با نویسنده ی همین وبلاگ در گذشته چه رفتاری داشته ام.ارشیو پستهایم پر است از این بحث ها.احترام یک امر دو طرفه است من ساکت نمینشینم یک نفر هر چه دلش خواست بگوید و بعد سکوت کنم که خدای نکرده خلاف فرهنگ رفتار نکرده باشم.از قدیم گفته اند چون
سر و کارت با کودک فتاد/ پس زبان کودکی باید گشاد
با هر کس باید به زبانی که خودش دوست دارد و میفهمد صحبت کرد.
به یک روحانی طراز اول شیعه توهین میکنند انتظار رفتار فرهنگی هم دارند عجب ادم های پرتوقعی به قران.
در نهایت از این اینطرفی و انطرفی کردن ها هم ممنون فکر میکنم ادعای شماها انسان انسان است و هم وطن دوست دارم و....بود.ملاک فرهنگ هم مثل ملاک لیاقت شده است تشخیص دوستان!

علایی پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 04:38 ب.ظ http://eshragh-e-sohrevardi.blogsky.com/

باسلام

درباره مطلب جنابعالی باید بگویم دوستان مطالبی ارائه دادند.
نظریات هرکس لابد بر اساس مطالعاتی است که داشته و حتما برای خودش محترم است ولی چیزی که برای من عجیب است مقایسه نابجای دوستان در اینباره است.
برگزار نشدن اجلاس و یا سخنان آقای حداد را میشود در جای خودش بررسی و نقد کرد اما این چه ارتباطی با کلیت اسلام دارد که در جای جای کامنت دوستان به آن برخورد میکنیم؟
اینکه ما کلیت یک دین جهانی شده را با چند جمله ناقص گره بزنیم با سخنان یک فرد یا علت برگزار نشدن یک اجلاس ؛بنظر شما منطقی است؟
برفرض شما کلامی نادرست از کسی شنیده باشی یا دلایل آن فرد را برای سخنش مطابق میل درونی خودت ندیده باشی ؛این را باید به اسلام تسری بدهید؟
بحث اسلام با بحث این آقا یا آن آیت الله را فرق نمیگذارید؟
اسلام۱۴۰۰ قبل آمده ؛امثال من و شما و آقایان آمده اند و رفته اند؛نهایتا اتیکتی از اسلام را با خود حمل کرده ایم.

سلام
حق با شماست . من در این پست بدون هیچ قضاوتی چند نقل قول در حاشیه همایش را آورده ام و نتیجه گیری را از خواننده سوال کرده ام .

هیچ اشاره ای به کلیت اسلام هم نکرده ام . جملات حضرات را هم کامل آورده ام منابع نقل هم سایت رسمی همایش فلسفه و خبرگزاری مهر بوده است .
کجای این کار گره زدن چیزی به چیز دیگر می شود برادر من ؟
حد اقل انتظار من از خواننده این است که توجهش به این موضوع جلب شود و با فکر و عقیده خودش درباره آن فکر کند.

البته که بحث اسلام متفاوت با نقل قول این آقایان است . ولی فکر نمی کنید همین اتیکت های ناقص و معیوب و تمامیت خواه بیشترین آسیب را به اسلام می زنند؟
شما لطف کنید نیم نگاهی هم به نحوه دفاع کردن مدعیان اسلام در کامنت های همین جا بیندازید .
با سپاس و احترام

سیدعباس سیدمحمدی پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 09:33 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
با تشکر از لطف شما، و تبریک متقابل به شما و خانواده ی محترمتان به مناسبت عید غدیر.

***

1) کامنت سیدعباس سیدمحمدی در وبلاگ آقای مشتی اسمال:


«سلام علیکم.
بنده شخصاَ غلام غلام غلام حضرت ابراهیم هستم و بلکه کمتر هستم.
سقراط شاگرد حضرت ابراهیم بوده، یعنی مستقیماً شاگرد حضرت بوده و یا مثلاً بین سقراط و حضرت ابراهیم 500 سال فاصله بوده و این که «سقراط شاگرد ابراهیم بوده» یعنی تأثیرات خیف احتمالی ی مع الواسطه؟
بنده می دانم که نظراتی و ادعاهایی هست مبنی بر این که فلسفه ی یونان تأثیر پذیرفته از
انبیای سابق
و
حکمت مشرق زمین (از جمله ایران).
خودم احتمال معقول می دهم این نظرات اجمالاً صحیح باشد.

به نظر شما چرا آقای جوادی آملی در کنگره ی فلسفه، تأثیرپذیری ی قطعی و واضح و عیان فلسفه ی اسلامی از یونان را مطرح نمی فرماید و می رود تأثیرپذیری ی سقراط و ارسطو و افلاطون از انبیای سابق را مطرح می فرماید که ظاهراً قطعیتش و عیان بودنش و مورد اتفاق بودنش خیلی کمتر از تأثیرپذیری ی فلسفه ی اسلامی از یونان است؟»


2) پاراف آقای مشتی اسمال:


«سلام
حقیر اطلاعی ندارم چرا ایشان چنین کاری نمیکند و نمیدانم چه لزومی دارد که چنین کند منتها از نوع برخورد شما تعجب کردم تصور بنده از شما شخصی است که تا از صحت مطلبی مطلع نشود سعی میکند اظهار نظر نکند تعجب کردم ان عبارت را دیدم و الان هم بیشتر تعجب میکنم که میفرمایید این نظرات صحیح است ولی در ان کامنت انگونه نوشته اید.با خواندن دقیق اصل عبارت فکر میکنم مشخص میشود که منظور ایشون از شاگرد چه بوده است.ضمن انکه اسم ارسطو و سقراط و افلاطون را پشت سر هم اورده اند.»



3) سیدعباس سیدمحمدی:


ــ من نگفتم آن نظرات صحیح است. گفتم:
«احتمال معقول می دهم این نظرات اجمالاً صحیح باشد.»
ــ مجدداً می پرسم:

چرا وقتی سیدمحمد خاتمی می گوید گفت و گوی تمدنها، آقای جوادی آملی سریع واکنشش طرح کردن «گفت و گوی ادیان» می شود؟


چرا آقای جوادی آملی، در کنگره ی فلسفه، تأثیرپذیری ی قـــــــــــــــــطعی و واضـــــــــــــــــــــح و عـــــــــــــــــــــیان فلسفه ی اسلامی از یونان را مطرح نمی فرماید و می رود تأثیرپذیری ی سقراط و ارسطو و افلاطون از انبیای سابق را مطرح می فرماید که ظاهراً قطعیتش و عیان بودنش و مورد اتفاق بودنش خیلی کمتر از تأثیرپذیری ی فلسفه ی اسلامی از یونان است؟

علایی-فرزانه پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 11:29 ب.ظ http://eshragh-e-sohrevardi.blogsky.com/

با سلام
البته حق با شماست.منظور من پست شما نبود.
منظورم بعضی کامنتها بود .
البته تمامیت خواهی در هر تفکری می تواند به بنیان آن تفکر آسیب جدی وارد کند.
اصولا هر تفکری اگر حرفی برای گفتن داشته باشد نیازی به پرخاش ندارد.
با جمله ای که در رابطه با اتیکت های ناقص و معیوب که فرمودید کاملا موافقم.

علایی-مشتی اسمال پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 11:43 ب.ظ http://eshragh-e-sohrevardi.blogsky.com/

با سلام
دوست عزیزم :
آنچه میتواند نظر یک شخص را مطابق عقاید ما تغییر دهد قطعا کلامی آمیخته با احترام و درک متقابل است.
می دانم که با قرآن حتما مانوس هستید پس لازم نمیبینم که جسارت کرده ویادآوری کنم در آیات قرآن چگونه به مومنین گفته شده با دیگران به بهترین نحو برخورد کنند.
تا آنجا که می دانم و از سیره ائمه یاد گرفته ام خلقت هر کس جدی تر از آن است که به شوخی از آن یاد کنیم.
در برخورد با نظرات مختلف بهتر است با هم اندیشیدن را امتحان کنیم نه با هم جنگیدن که قطعا نتیجه معکوس میدهد.
با هم اندیشیدن لزوما مثل هم فکر کردن نیست بلکه بیان اعتقادات در یک فضای برابر برای نقد وبررسی است.
ما هرکدام عقایدمان را می گوئیم وما بقی را به عهده خوانندگان این مطالب می سپاریم.
انشاالله که از این انتقاد برادرانه من دلگیر نشده باشید .
با احترام

سیدعباس سیدمحمدی پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 11:56 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
هجده فقره از تخلفات متعدد دولت دکتر محمود احمدی نژاد، از زبان نمــــــــــــــــــاینـــــــــــــدگان مجــــــــــــــــلس شـــــــــــــورای اســـــــــــــلامی، 29 آبان 1389، طبق

http://www.mellatonline.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=2470:1389-09-01-05-07-51&catid=103:news

و

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=9&day=2&id=53968

و

http://www.ayandenews.com/news/20817/

و

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1195919

که ظاهراً دو لینک اخیر، مفصلتر است.


فقره ی هفتم از تخلفات متعدد دولت دکتر محمود احمدی نژاد طبق



http://www.ayandenews.com/news/20817/


7. بار مالی مصوبات سفر‌های استانی هیأت دولت و عدم ارتباط آن با بودجه‌های سنواتی
بررسی مصوبات سفرهای استانی نشان می‌دهد که حدود 84 درصد از این مصوبات بار مالی دارد و دولت سعی کرده است از طرق گوناگون مانند اختصاص بخشی از اعتبارات متفرقه و متمرکز یا اعتبارات سایر دستگاه‌های اجرایی بار مالی آن‌ها را تأمین کند. نکته قابل تأمل در‌این‌باره این است‌که میزان بار مالی حدود 53 درصد از این تصمیم‌ها و محل تأمین بار مالی حدود 40 درصد ازآن‌ها نا‌معلوم است.

مشتی اسمال -علایی جمعه 5 آذر 1389 ساعت 12:09 ق.ظ

سلام
خیر خوشحال شدم
در دنیای سرد و بی روح نت وجود شما و بعضی از دوستان مایه دلگرمی است.و خواندن همین تذکر و ها و نقد ها ارامش بخش.
حق با شماست تند روی کردم لکن به شدت دلگیر و عصبانیم.چندین علت دارد که برای مسدود کردن راه سو استفاده خصوصی عرض میکنم اما احترام یک امر متقابل است جناب علایی.بعضی از حضرات فحش میدهند میگویند مودب باش.کسی که خودش توهین میکند تهمت میزند و محترم نیست اگر توقع احترام داشته باشد نابجاست.
میدانم میدانم که میفرمایید فرق ما در همین است که با کافر و فحاش هم به درشتی سخن نکنیم لکن قبول کنید این مسامحه کاری یک عده را گستاخ کرده است دقت بفرمایید وسط یک بحث جدی نوشته اند
(ثابت شد عارف بالله است؟!
دوستانه عرض می کنم بیش از این خود را دستمایه ی طنز نکنید. حیف است)
بعد همین شخص وقتی با رفتاری که دقیقا مشابه رفتار خودش است روبه رو شده شاکی شده است و خواسته تا شما حسابتان را از من جدا کنید؟؟؟؟
کیف تحکمون؟؟؟؟این یعنی عدل و انصاف ؟
باز هم اگر حضرت عالی میفرمایید رفتار حقیر اشتباه است به چشم دیگر با هتاکان هم اینگونه سخن نمیگویم گرچه باطنا میدانم هیچ ارزش بلکه احترامی برای دیگران قائل نیستند و ادعای احترام و ازادی عقاید هم تنها یک ژست روشنفکرانه است و این رفتار حاشیه امنی ایجاد میکند که مثلا یک نفر به تمسخر بنویسد(با اینکه نود درصد موراد مطروحه رو می دونستم... اما چی بگم... بگم برات تلفنی مصیبت ابوالفضل رو بخونن؟!)
و یا یک مرجع مسلم و محقق ربانی را به سخره بگیرد.و راحت به ما بگوید متعصب و خرافه پرست و....ولی اگر همین حرف را به خودش بزنیم میگوید بی ادب.
چشم جناب علایی سخن شما بر حق است.لازم است از شخص خاصی عذرخواهی کنم ابایی ندارم.یا علی

زهرا جمعه 5 آذر 1389 ساعت 11:53 ق.ظ http://mosalmanemolhed.blogsky.com/

اینم جزو یکی دیگه از حصارهایی که این حکومت دور خودش کشید !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد